اون روز اولین روزی بوده ک داداشم ب گوشی زن داداشم دست زده و بازش کرده گفت رفت واتساپ دیدم با کلی پسررر چت میکنه رفتم از خواب بیدارش کردم گوشی کوبیدم تو دیوار حمله کرده بود ک ب تو ربطی نداره چنگ انداخته بود ب گردن داداشم دعواشون میشه داداشم اونجا میزنتش برا اولین بار دست روش بلند میکنه و در خونه رو قفل میکنه میگ نمیذارم دیگ از در این خونه بری بیرون گوشیم ک خورد کرده برداشتهههه حسابی خوردترش کرده و تلفن خونه رم میکشه
زن داداشم دخترخاله م بود!!!!!!
داداشمو خیلی دوس داشت انقد موس موس میکرد براش همه فامیل عاشق داداشمن ب خاطر معرفت و اخلاقش
انقد خودشو کشت مادرش ک خالم باشه میاد با مادرم در میون میذاره ب داداشم میگن داداشمم میگه باشه میرن خواستگاری
تموم شد؟
اصلاااا بخدا داداشم اخلاقش عالیه ب زور زن داداشمو میفرستاد کلاسای مختلف ک حوصلش سر نره تو خونه میگف بعد چند روز ول میکرد میرف
میگم حتی یبارم ک رفتیم خونشون شام دعوت بودیم غذا از بیرون گرفته بود حتی ی سالادم داداشم درس کرده بود
ی شبم داداشم داشت میگف دوستم داشته با زنش مث گاو حرف میزده بحثم شده باش ک زشته زن حساسه احساسیه نباید اینجور رفتار کنی
اسی بچکون زودتر خسته شدم 😏
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
