🌷چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت
الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی
قلم شیرین و خط شیرین، سخن شیرین و لب شیرین
خدا را ای شکرپاره مگر طوطی قنادی
من از شیرینی شورونوا بیداد خواهم کرد
چنان کز جلوه شوخی و شیدایی تو بیدادی
تو خود شعری و چون سحرو پری افسانه را مانی
به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
گر از یادم رود عالم تو از یادم نخواهی رفت
به شرط ان که گه گاهی تو هم از من کنی یادی🌷
ممنون از حضورتون🙏