بگو به من چه خواستی قبول نکنی من که گفتم نریم تو ادا در آوردی و قبول کردی حالا بشین تا راههارو باز کنن
ب شوهرت بگو من بخاطر خودشیرینی تواومدم جرئت داری حرف بزن تا بیام شرحه شرحت کنم😐🔪
کاملن درک میکنم چی میگی هوف چقد بده حالا تا دوسال باید سرکوفت بشنوی
راه هارو که تازه بستن زودتر میتونستید برگردید ، در ضمن میتونید به شهری که پلاک ماشینتون مال اونجاست برگردید و مانعی نداره ، به مامانتم رک بگو
میگن کسی بخواد بره شهر یا محل زندگیه خودش،اجازه میدن،فقط نمیزارن کسی سفر بره،پاشو برو خونت،خانواده ها همه عوض شدن....
بگو خود کرده را تدبیر نیست
اونایی که مسافرن میتونن که برگردن
اولا غدا دور نميريزه خيلي هم خوبه كه اصراف نميكنه حتي يك قاشق
دوما آدما اكثرا وقتي پا به سن ميذارن اينطوري ميشن
منم ميرم خونه پدر شوهرم دقيقا همين وضعه و حتي بدتر
جلو شوهرت به روي خودت نيار و اصلا به خودت نگير
هرچي گفت بگو من صاحب خونه نيستم به من ربطي نداره
چاره نداري ديگه تحمل كن ميدونم سخت ميگذره
شغل پدرت چیه
میتونین برگردین شهر خودتون ادا در نیار خودت الکی
خودت خرید کن. غذا هم خودت درست کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
