عزیزم عروس اولی همیشه اذیت میشه کاری هم به زشتی و قشنگی نداره من از جاریم خیلی خوشگلترم اینو همه فامیلشون جلو مادرشوهرم گفتن ولی به قول معروف تمریناشونو رو من کردن ،من ۲ سال خونه خودشون بودم و صدام بالا میرفت میریختن تو خونه م بهم بدوبیراه میگفتن و منو مقصر میکردن ۱۰ سال مستاجر بودم و دربه در خونه های مردم و شوهرم هر کاری بگی کرد تا یه لقمه نون دربیاره جرات نداشتم خونه شون که میرم کنار شوهرم بشینم کلی متلک مینداختن
ناهار و شام یا حاضری بود یا یه دمپختک خیلی احترام میزاشتن خورشت میپختن و کلی درد دیگه که تو دلمه
الان واسه جاری کوچیکم که برادرشوهرم بیکارم هست و صبح تا شب تو خونه باباش با زنش هم دادن و خوابیدن خونه خریدن ماشین برادرشوهرم رو زیر پای جاری گداشتن کلی طلا ملا واسش خریدن جاریم همه چی بهشون میگه هر هر میخندن فقط خونه مادرشوهر و خواهرشوهرم دست به سیاه و سفید نمی زنه ولی احترامش بیشتر از منه که مث کوزت کار میکنم
هر دفعه اونجا باشه کباب و پلو گوشت واسش میپزن
لازم به ذکر من ۱۷ سالم بود ازدواج کردم اون ۲۷ سالشه تازه عقد کرده البته من الان ۲۹ سالمه
خانواده و فامیل من با شخصیتن و آدم حسابی و سرشناس
خانواده ی جاریم هیچکدوم تو عقدش نیومدن همسایه هاشون اومده بودن واسه عقدش
بله اینارو گفتم که بدونی عروس اولی که باشی دختر شاه م باشه دومی که بیاد هر گره گوری هم که باشه اون عزیزتر
البته شوهرم همیشه میگه شاهنامه آخرش خوشه