کیا اینو میدونستن🤔

چون نزدیک خونمون این اتفاق افتاده همسرم برام فرستاد

وحشتناااک بود

روی میز پره ه ه خون بود😢

ای جان

خداروشکر😀

‍ 🔞مرگ تلخ موبایل فروش بی آزار اسلامشهری که دل یک محل را به درد آورد / سارقان شاهرگ فرشاد را زدند!

🔺با توجه به خلوتی خیابانها به علت بیماری کرونا، سارقین از موقعیت استفاده میکنن و صاحب مغازه رو از روز قبل متقاعد میکنن که روز جمعه ساعت ۹ صبح بیاد و مغازه رو باز کنه و موبایلی که میخوان رو بهشون بده.

🔺روز پنجشنبه یه پسری به دایرکت اینستاگرام فرشاد مراجعه میکنه و ازش تقاضای گوشی میکنه و فرشاد(صاحب مغازه ، مقتول) با توجه به تعطیلی مغازه ها به اون ها میگه مغازه رو باز نمیکنه چون تعطیله و اماکن میاد پلمپ میکنه ، اون پسره به فرشاد میگه یه شماره کارت بهم میدی ؟!! و فرشاد هم بهش شماره کارت میده بعد از دادن شماره کارت یکی از سارقین اقدام به انتقال مبلغ یک میلیون تومان به حساب فرشاد میکنن (به عنوان بیعانه ) و ازش خواهش میکنن که صبح جمعه ساعت ۹ بیاد مغازه و گوشی مورد بحث رو بهشون بفروشه و بقیه پول هم داخل مغازه بدن ، فرشاد هم که در کار انجام شده قرار گرفته بوده میگه باشه میام .

🔺روز جمعه فرشاد مغازه رو باز میکنه و بخاطر اینکه اماکن متوجه باز شدن مغازه نشه با دو تا از سارقین میره داخل مغازه و کرکره برقی رو میده پایین و بعد از اینکه در گاو صندوق رو باز میکنه که گوشی رو تحویل بده سارقین با چاقو تهدید میکنن که گوشی ها رو بریزن داخل نایلون و ببرن با خودشون اما ناگهان با بیرون آوردن شوکر مواجه میشن و سارقین از شدت ترس با چاقو به سمت گردن حمله میکنن که در ضربه اول شاهرگ پاره میشه و در ضربه دوم چاقو رو به طرف دیگه گردن فرو میکنن و داخل کردن چاقو رو میگردونن ، نفر سوم که بیرون مغازه بود (نقش دیده بان رو داشته ) متوجه ماجرا میشه  و فرار میکنه از اونجا و میره کلانتری خودشو معرفی میکنه. اون دو نفر هم با دو تا نایلون پر از موبایل پا به فرار میذارن که یکی از اهالی خیابات کاشانی که ظاهرا از کارمندان آتش نشانی بوده متوجه مشکوک بودن ماجرا میشه و اون دو تا رو میگیره و تحویل ناجا میده

🔺فرشاد هم که داخل مغازه افتاده بوده با تلفنش به دو تا از دوستانش زنگ میزنه و دست و پا شکسته درخواست کمک میکنه و در حال کمک خواستن بوده که یک خانم که داشته از جلو مغازه رد میشده متوجه شده از پشت کرکره مغازه صدای کمک خواستن میاد بعد به یه قصابی که اون طرف خیابون بوده اطلاع میده و اونا میان کرکره رو به زور میدن بالا و دوستاش میرن داخل میبینن غرق در خون افتاده که بعد به بیمارستان سعیدیه انتقال میدن و اول حالش خوب بوده حتی تماس تصویری داشته با رفیقاش اما خب شب به کما میره و دیشب در حدود ساعت ۳ بامداد فوت میکنه./سپیده نیوز

@akhbar_montakhab

اخه تو کلیپ گفت فق واتساپ و تل و اینستا میشه