شهرستان کوچیک بودیم تو مقطع سنی ما دانش آموزا خیلی کم بودن واسه همین کلاسامون از اول ابتدایی تا نهم مختلط شد
یه پسره بود خیلی سر به زیر ولی با دوستاش کلی شوخ و خوش اخلاق
دبیرستان مدارسمون جدا شد موقع کنکور موقع آزمونا همو میدیم ولی اصلا نه تو مدرسه نه مواقع دیگه باهم حرف نمیزدیم
هر موقع عکس شاگردارو میزدن عکس من و اون کنارهم بود تو قبولیای کنکور هم اسم من و اون کنار هم بود(دلخوشم به این چیزا)
الان هر دوتامون معلمی قبول شدیم هر دو تو یه شهر اون یه دانشگاه دیگه منم یه دانشگاه دیگه
نمی دونم دوسم داره یانه الان هردومون ۱۹سالمونه
نمی دونم چیکار کنم
میگم شاید بهم حس داشته باشه چون وقتی معلما دفترای املارو میدادن بچه ها تصحیح کن اون همیشه دفتر منو برمیداشت😅