من تا اونجایی خوندم که گف فقیر بودیم و من راهنمایی بودم😐
تقریبا پست اولش😂
من تا اونجا خوندم ک میلاد گفت دست بزار رو قران
بچه ها اینجا کسی داستان مهسا و امین رو داره بذاره بخونم
مریم بخاطر میلاد و غیرتش دانشگاهش و ول میکنه و خیاطی میکنه ونصف حقوق باباش هم که گیرش میومد میداد به میلاد تا پس انداز کنه و بامیلاد اصلا همو نمیدیدن د باهم دعواکردن و مریم به میلاد گفت دیگه نمیخوامت پولامو بهم بده میلاد هم گفت صیغه نامه رو بده پاره کنم تا پولتو بدم مریم قبول کرد و میلاد و همه جا بلاک کرد جز اینستا میلاد هم پیام داده ببخشیدو منت کشی کردن
عع چقد دور بودی توهنوز 😃
بعدشهمینجوری با شک میلاد پیش میره و مریم همه چیوکه واسه خودش اتفاق افتاد رو واسه میلاد اعتراف میکنه ولی میلاد کنار میاد باهاش ولی هی اذیتش میکرد
اینا پیش رفت تا اینکه مریم دانشگاه رفت و رهاش کرد نصفه بخاطر میلاد
میلاد رفت سرکار
بعد پدر میلاد فوت شد
بعد هی میخواستن عروسی بگیرن مادبزرگشون فوت شد هی بدبیاری بعد ترکید دیگه نفهمیدم چ شد😒😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
