عصر خواهر و برادرام دارن میرن خونه بابام... هممون قرنطینه بودیم پس به کورنا ربطش ندید.. شوهرم باهام قهره مطمئنم میگه نمیام. منم ساکمو اماده پیچیدم که برم.. دیگه خسته شدم ازش.. چقدر بی احترامی... با وجودی که اون هفته بخاطر مامانش کتک خوردم دیروز رفتم پیشش بعدشم اوردمش خونمون.. انگار خانواده من و به هیچ جاش حساب نمیکنه