حالا فرض کن تازه عقد کرده بودیم رفته بودیم شمال با ماشین سنگین
اقا یه جا بود همش مغازه ترشی لواشک اینا دهنم اب افتاد 😂😂😂
خلاصه نمیدونم چی بود توت فرنگی ترش و شور بود وای مزه اش هنوز پا دهنم هست اقاهه داد تست کنم یه ظرف کوچولو منم یکی خوردم رفتم فضا تا تهشو خوردم شوهرم مثل جغد بهم نگاه کرد گفت خوردی من چی 😂😂😂 گفتم مگه میخواستی
خلاصه خیلی خاطرات شکمویی دارم 😂😂
خیلی خوش گذشت زیتون سیاه که نگم برات
دیگه اینجور زیتونی نخوردم تو عمرم