چرا از وقتی مامانم فوت شد دیگه رنگ خوشبختی از من فرار کرد. چرا هر کاری میکنم نتیجه نمیده، چرا همش دلم میشکنه. کاش به دنیا نمیومدم . اما باز وقتی بابای پیرمو میبینم از حرفم پشیمون میشم. خیلی از زندگیم گذشتم خانوادم اسیب نبینه بعد مامانم. اما هیچ وقت زندگی با من خوب تا نکرد. دیگه خسته ام. بریدم. اگه خدا وجود داشت یه نگاه به من میکرد . پس نیست