دلم شکست :) 💔

aram__farzad

مدیر استارتر

عضویت: 1398/11/30

تعداد پست: 237

عقلت چی میگه؟

میگه برنگرد فرصت نده :) 

1398/12/07

|

21:35

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

gffbfdd

عضویت: 1398/09/09

تعداد پست: 557

حالا اینبار گفتی ، منم یه شیرازی اینبار چشم پوشی میکنم😁 اما خداییش جای دیگه نگو😂😂

واقعا😊

من شیرازیا رو خیلی دوس دارم 

1398/12/07

|

21:36

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دخترشهرقصها

عضویت: 1398/11/30

تعداد پست: 3901

نکن‌این کارو نکن برنگرد

عاشِخِ لباشک🤪😼😋

1398/12/07

|

21:37

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

دنیای_وارونه

عضویت: 1397/06/24

تعداد پست: 12001

واقعا ینی چی که دوس میشید اخرش فک کردی میاد میگیرتت

این همه رابطه دوستی که به ازدواج ختم شده ،

چقدر مادر بودن بده حتی نمی تونی آرزوی مرگ کنی،، یه صلوات مهمونم کنید

1398/12/07

|

21:37

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

_mahjan_

عضویت: 1398/10/27

تعداد پست: 6753

میگه برنگرد فرصت نده :) 

همونو گوش کن ‌که بهترین تصمیمه :)))))

مگر تو در مسیر نسیم ایستاده‌ای امشب/ که عطر زلف پریشان/ دوباره جانم را زِ دست باد/ به آغوش باده میراند؟

1398/12/07

|

21:40

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

nazanin79207

عضویت: 1398/11/04

تعداد پست: 1391

این همه رابطه دوستی که به ازدواج ختم شده ،

باوش 

اینهمه طلاق که اولش دوستی بوده

این تیکر هم تموم شد من به اونی که ارزو شو داشتم رسیدم منم مامان شدم دقیقا ماه آخر قرارم با خدا زمانی که فکرش رو هم نمیکردم متن زیر ماله تیکر قبلی هست میزارم بمونه تا همیشه یادم بمونه ....انشالله تا آخر این تیکر منم مامان میشم..خدایا ازت خواستم تا شب قدر سال دیگه حاجتم و بدی و با نوزاد کوچولوم یا نوزاد تو شکمم بیام تو مراسم احیا بشینم دست به دعا بردارم برای سلامتیش خدایا بد قولی نکنیا من منتظرشم دیگه داره کم کم طاقتم طاق میشه...مگه خودت نگفتیاز هرکسی به اتدازه تواناییش امتحانش میکنی ؟ ینی فکر میکنی بیشتر از این توان دارم نه خدا من خیلی ضعیفم... هرکی امضام و خوند واسه حاجتم یه صلوات مهمونم کنه...

1398/12/07

|

21:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

بالامجان

عضویت: 1398/09/29

تعداد پست: 10000

مطمعنی! 

نه نرو 

من اشتباه کرذم تونکن

الان که دارم این امضا رو یاد داشت میکنم .مثل یه تیکه کاغذ که تو آسمون سردرگم هست وباد  باخودش این ور اون جا به جاش می‌کنه شدم ....یه آدم کاملا سردرگم که نمیدونه کجای زندگیش هست و از زندگی چی میخواد یه بار عاشق و یه بار فارغ یه بار عاشق درس و پیشرفت یه بار حالش از هرچی درسه و کتابه بهم میخوره واین وسط نگران عمر و جوانی هست که داره از دست می‌ره....نمی‌دونم باید چیکار کنم و ازکجا شروع کنم ‌‌ولی اینو خوب می‌دونم که باید شروع کنم من آدم ساکن بودم نیستم باید پیشرفت کنم فعلا هدفمو گذاشتن روی گرفتن لیسانس می‌دونم که میشه راهی طولانی در پیش دارم ولی میشه که بشه اینو مطمعنم اگر تا اینجا اومدی ازت خواهش میکنم واسه م دعا کن 🥰۱۴۰۰/۱۰/۰۱

1398/12/07

|

21:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

حنانه_۱۹۹۵

عضویت: 1397/11/18

تعداد پست: 6502

مطمعنی! 

اره 

1398/12/07

|

21:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب