2733
2734

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

یه لحظه گفتم خدایا منظورش چیه ؟ 

نکنه انتظار داره با دمپایی بریم خونه مردم😒😒🤣🤣

 من یک مامان و همسر شاد، مهربون و خوش اندام هستم که میخوام دنیا رو مجبور کنم به کام من و همسر و پسرم بچرخه🧡🧡🧡خدایا متشکرم بابت همه چیز و دستم رو از الان به بعد، محکم‌تر بگیر و برو تا بریم😘😍😁

من چون خودم اهل نمازم و طهارت و تمیزی خونه برام مخمه خونه کسی ام با کفش نمیرم

جهان زیادی شلوغ و درهم شده.آرام جان!کجایی؟شهر خلوت شده و دل ها مضطر.نمی آیی؟در روزگاری که زیر سایه مجسمه ی آزادی غرب وحشی رخ نمایی میکند.در دنیایی که قانونش شده گرگ باش تا خورده نشوی مرگ سزای بره هاست.چه چیزی میتواند پدری را پسری را دختری را مادری را زنی را مردی را از کنج امن خانه اش بیرون بکشد و ببرد برای خدمت.طلبه ای می گوید شیعه غسل و کفن لازم است.و داوطلبانه به غسالخانه میرود.جوانی بی سواد به بیمارستان میرود تا نظافت کند.می گوید پزشکی نمیدانم حداقل میتوانم خدمت گذار باشم.مادرانی دلواپس پشت چرخ های خیاطی ماسک و گان میدوزند.کارخانه دار خط تولید دستکش راه می اندازد.رایگان یا به قول بچه های جنگ صلواتی.موکب داران اربعین در شهر موکب سلامتی میزنند. چه چیزی این وسط انسان را به این درجه از انسانیت میرساند؟چه چیزی جز ایمان!جز توکل!جز خدا 🌹🌹حسین جانم.ارباب !این کوچه های خلوت شهر بدی کرده.گناه کار شده.اما خودت شاهدی همین کوچه محرم و صفرش جولانگاه پرچمت بوده.مردان این دیار روی اسم دخترت غیرت دارند.اسم علمدارت علی گندابی ها پرورش داده.علی اکبر ها داده ایم وقتی نام خواهرت وسط آمد.مادرمان با اشک بر شیر خواره ات شیرمان دادند.حسین جان نگاهی به حال خراب مردم این شهر کن.گوشه نگاهی از تو قیامت میکند.ما بد بودیم اما زیر پرچم شما نفس نفس زدیم.نفس را...هیاهو را...نشاط را به شهر برگردان.یک کلام ارباب.خراب کردیم. درستش کن😔😔
وا،،،، مگ شعور نداریم،،،،، خدا رو شکر اطرافیاننون در حد خودمونن و ادا تنگا ن ببخشید ادا با کلاسا رو ...

وا خب هرکس یه فرهنگی داره....ربطی به شعور و بی شعوری نداره بنظرم بیشعوری هست که فک کنیم همه باید یه جور  باشن اتفاقا

2740
خدایا مرسی تنها نیستم😂😂😂

😄😄😄

پای مادرتان را ببوسید،آنقدر که به گریه بیفتد.از گریه ی او شماهم به گریه می افتید.آنجاست که کارتان روی غلتک می افتد و درهایی که به روی خود بسته اید را خدا باز میکند.

من يه بار رفتم عيادت مادر دوستم

جلوي در به رسم عادت خواستم كفشم رو در بيارم

گفت نه واي بيا راحت باش 

بقيه دوستامون از قبل شناخت داشتن و خونشون اومده بودن

با كفش تا تو اتاق خواب مامانش اومدن

اما من خيلي معذب بودم

خون خونم رو ميخورد 

  

من معلم هستم، درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن همگی مال من است. 

خواستگار داشتم با کفش اومد تو! قیافه مامانم دیدنی بود . بعد اینکه رفتن انگار اصلن حرفاشونو نشنیده بود بلافاصله گفت بی تربیتا با کف اومدن تو! (بودن اونایی که کفشاشونو عوض کردن داخل)

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز