اونی تازه ازدواج کرده وعقده اکثرا راضی هستن باید حداقل ده سال بگذره با بشه نتیجه گرفت ببخشید خودم ۱۸ازدواج کردم تا چندسال خوشبخترین بودم وبعد بدبخت ترین شدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
والا من کلا ازازدواج راضیم.ازتعصب خانواده پدریم بیزارم حالم بهم میخوره
رئیس خودمم اینجا.فقدگاهی باید ب شوهرجواب پس داد.هرجاهم میتونم برم هرلحظه دلم بخاد.ولی اونجا میترسیدیم تابازاربریم.پ دوسدارم درحالم زندگی کنم وب ایندم ادامه بدم
شانزده سالم بود که عقد کردم هیجده سالگی ازدواج بیست سالگی بچه داری همسرم فامیل و به انتخاب خانواده بود یاد گرفته بودیم حرف رو حرف خانواده نزاریم این بود که سختی بسیار بی پولی مستاجری را در حد بسیار سخت تجربه کردم و چون دختر مغروری بودم دیگران نتونستن از من نقطه ضعف بگیرن بعد از پانزده سال زندگیمون رو روال افتاد کم سنی باعث شد خیلی ترتباط خوبی با خانواده اش نداشته باشم از کاراشون زود ناراحت میشدم الان خیلی چیزها میدونم که دیگه دیره
مپندار ؛ ای در خزان کشته جو که گندم ستانی به وقت درو