چند روز دیگه جشن بعد ماه عسلمه من میخوام عروسی بگیرم رفته بودم خونمون مامانم بهش گفته حالا زنگ زده به من میگه دیشب خواب دیدم که عروسیت منو دعوت نکردی میخواستم بکشمت 😢منم تو رو درواسی گیر کردم نمیدونم چی بگم بخاطر بعضی کاراش خوشم نمیاد (قبلا بخاطر پسر خواهرم که22سالشه میومد خونمون) بخاطر همین منم زده شدم ازش خوشم نمیاد 3سال هم با هم قهر بودیم دوباره با هم اشتی کردیم چه فحشایی ک من از مادرش نشنیدم خودش بهتر از مادرشه ولی من خوشم نمیاد بیاد عروسیم