چرا الان بیدارین؟

این روزها گذراست می گذرد

خدا استوار و محکم کنه دلتو الهی

اولین نفری هستی ک حرفات بدلم نشست گلم از وقتی اومدم سایت این اولین لایکمه  

چون ما شهر کوچیک هستیماین یه هفته اسایش نداستیم تموم ستاداشون پشت خونه ی ما بود 

الان مامانم زنگ زد پلیس که صداشون خفه شد وگرنه تا صب میخواستن مخمونو بخورن

باعث افتخارمه

خداقوت داری پس

چی بگم خواهر

دوره آخرالزمونه

پنهانکار شده

اون دلبری میکنه

اینم جذبش شده

من دوساله اینجوریم.اخه بد.شکستی خوردم

داشتم ازمایش خون دوستمو به هزار بدبختی تفسیر میکردم اخه خیلی فاکتوراش زیاد بود😕

الان تموم شد

کاری که نمیکنه ازون لحاظ

جاری خونه مادرشوهرمه تو عقدن

اینم به هر بهونه ای منو میپیچونه میره اونجا لاس زنی و بگو بخند

من دوساله‌ تا۵ بیدارم.آخه شکست خوردمو.شکستم

عه شوهر منم مدتیه اینطوریه فکر میکرد واسه قلبشه رفت اکو و ازمایش و.... فکر کنم واسه معدش بود چون گرمی بهش دادم خوب شد سردیش کرده بود

منم با شوهرم دعوا میکردم 

چون هفته دیگه مراسم عقدم استرس زیادی دارم و از طرفی دختر عمه فوظولم رفته مزون لباس عروسم دیده 😣😣😣

نه عزیزم اینجوری نگو

خب یه آدم جدید وارد خانواده شون شده

شما هم بارداری شرایط خونتون مثل همیشه نیست طبیعتا باهمدیگه دارید سختی هایی رو تحمل می کنید برای تولد نور چشمی تون

میره یه انرژی می گیره با گفتگو با خانواده 

خب آدم جدید وارد شده جذابیت داره دیگه

بعد اون انرژی رو میاره توی خونه ی خودت

البته قطعا مدیریت می کنی روابطتو که مشکلی بوجود نیاد در آینده

شما هم اول وارد خانوادشون شدی تازگی داشته

حالا توجه و محبت که هر زنی طبیعیه نیاز داریم رو از راههای دیگه ای می تونی بدست بیاری

اگه به روش بیاری که دیگه بد از بدتر چه سودی داره بحالت

تمرکزتو بنظر من از روی جاری جدیده بردار روی خودت متمرکز شو که چکار کنی دلبری کنی برای شوهرت جذبش کنی پیش خودت

بعد هم ازینا گذشته

 ای خواهر جان 

از محبت دیگران استفاده کن اما وابسته و دلبسته نشو که بعد 120 سال ان شاءالله اما نهایتا باید گذاشت و گذشت

از بنده های خدا آدم طلب کنه جز به خفت نمیرسه بنظر من 

خدا آدم رو عزیز کنه 

از خدا بخواه محبوبیت در دل کسانی که دوسشون داری و به محبت دوطرفه باهاشون حالت خوب میشه

همه چی دست خداست