متاسفانه این کاربری اصلیمه و خب آشنا اینجا هست
وگرنه خیلی دوست داشتم خیلی چیزا بدترازین اینارو برات بگم که دیدم و کشیدم. ولی نمیتونم واضح برات بگم.
همه اینایی که گفتی و درکودکی تا حتی دوران نامزدیم حتی خیلی بدترش و تصور کن.
در مورد همسرم خوشبختانه خوبه
اما با توجه به زندگی که داشتم همین الانش قرص ضد افسردگی آرومم میکنه و هر شب میخورم.
برادر ۵ساله م و تو آتش سوزی خونمون از دست دادم و شوک خیلی بزرگی برام بود .چون تو اتاقکی که همسرم برای من درست کرده بود این اتفاق افتاد هیچ وقت این عذاب وجدان رهام نمیکنه.و چون روز ۱۳ بدر و تو اوج خنده تلفنم زنگ خورد و خبر بهم داده شد.هربار میام شاد باشم یهو یچیزی بهم میگه وای نکنه قراره خبر بدی بهت برسه وسطش