چیکارکنم تیر یه سقط داشتم شش ماهه اقدامم نمیشم، خانواده شوهرم اذیتم میکنن به شوهرم پدرشوهرم زنگ زده میگه بچه دارشین منم الان کلی به باباش فحش دادم شوهرمم سرم داد زد که به بابام بی احترامی میکنی کاش بمیرم راحت بشممم زنای حاملرو و میبینم دق میکنم آخه من مگه چندساله عروسی کردم دارن توزندگی دخالت میکنن یک سال و خورده ای فقط چیکارکنم الان توماشینم باگ یه دارم مینوسم
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
عزیزم خونسرد باش هرکی گفت بگو شرایطشو نداریم و ب کسی هم فحش نده ک مقصربشی واینکه رومخ شوهرت کارکن ک فعلاشرایطشو نداری و... واینکه میدونم بعدازسقط چی کشیدی ولی بخودت مسلط باش بگوهنوز دیرنشده سعی کن روحیتو قوی کنی
لطفاهرکی تونست واسه شادی روح بابام یه صلوات یا فاتحه بفرسته😭🖤
حس می کنم خودتون دوتا بس که استرس دارید و دنیا رو به حال خودتون خبر دار کردین اجازه دخالت رو دادین به بقیه. اقدام به بارداری فقط انجام..... نیست. کلی امادگی روحی جسمی نیاز داره. الان فقط شما و همسرتون میتونید مدیریت کنید این مساله رو. نه با زنگ زدن به این و اون. باید خودتون دوتا باهم کنار بیایین. فعلا بیخیال شین اما اقدامتونو ترک نکنین. فقط به اطرافیان بگین بیخیال بچه شدیم. باهمم حرف بزنین و بین خودتون قرار بذارید استرس و فشار بهم وارد نکنین و بهم کمک کنید که در صورت بروز استرس به دیگری اون یکی کمکش کنه. فقط با مهار استرس هست که امادگی روحی و جسمی پیدا می کنین. فقط به بقیه بگین بیخیال شدین فعلا یا دکتر گرفته باید مراعات کنین بخاطر سقط قبلی.
مائیم که از باده بی جام خوشیم/ هرصبح منوریم و هر شام خوشیم/ گویند سرانجام ندارید شما/ مائیم که بی هیچ سرانجام خوشیم