بااینکه توی عمرم من هیچ وقت برای هیچ کس بدنخاستم برای ادم کیته ای وعقده ای ودوبهدهم زن وفتنه ومنت گزاروبدبختی مثل این ازته دلم ارزوی مرگ میکنم جون جوری بین من وشوهرم اختلاف انداخته که بعدازدوسال باشوهرم حرفم شدوگفتم نیاخونه....بس که این زن پست ولامروته امیدوارم خداصداموبشنوه...میگن زن بارداردعاش مستحاب میشه ازخدامیخوام تنهادعایی که دارم ومستجاب کنه چنان وحشت وترسی به دلم انداخته که امیدوارم زمینگیربشه..خجالت نمیکشه سرپیری بجای دعاوطلب مغفرت میخوادشدهرموازم دورکنه توتاپیکای قبلیم گفتم سرجریانی بحثمون شدهزاربارررازش معذرتوخواستم ولی این کینه ای عقده ای ول نمیکنه حالاشوهرم براروزمادربهش زنگ زده کلی پشت من حرف زده که شدهرم بعداین همه مدت بگه تومقصری حتی طرف منونگرفته من باردارم دلم محبت میخادارامش..طرف اونوگرفته خداانشالله به بدترین وضع ممکن بندازتش چون وحشت ب حون منوبچه هام انداخته..خدالعنتش کنه...خواهشانصیحا نکنیدتاپیک قبلیم مفصل گفتم...حالم ازش بهم میخوره