شوهر من مغازه ی بدلیجات فروشی داره چیزایی زنونه ی خیلی قشنگ داره "یه کاری واسش پیش اومد میخواست بره تا یه جایی و دوروزه برگرده "دیدم دوروزه همش میگه ولنتایین کیه؟منم فک کردم روومانسی شوده میخواد سوپرایزم کنه قندتودلم کیلو کیلو آب میشود گفتم نمیدونم فک کنم فردپس فردا اونم چیزی نمیگفت دیگه'دیروزهم بهم زنگ زد پرسید اخرش طاقت نیاوردم گفتم چراهمش میپرسی؟گفت اخه میگن روز ولنتاین مردم میان واسه زناشون کادو میخرن توبازار گفتم ببینم میتونم خودموبرسونم به مغازم😐😐😐میگن اون روز بازار خیلی خوبه😐😒😒بیشعور خداشاهده دوروزه دارم فک میکنم چی واسه م کادو خریده🙏😢