سلام چند وقت قبل یکی ازم خواستگاری کرد. از نظر مالی خیلی ضعیف بود ولی خب من سعی کردم واقعا بسازم و تا حد امکان اصطلاحا با طرف راه بیام.
متأسفانه سر مسئله ای که مربوط به خانوادش بود منو پس زد و یجورایی دلمو شکوند و رفت. خیلی ناراحت شدم چون من عیبی ندشتم و خودشم اینو با زبون خودش تایید کرد و میگفت خیلی با من راه اومدی و دختر خوبی هستی.
بهر حال چند وقت ازش بیخبر بودم تا یجا همکار شدیم از وقتی رفتم همش از بی احترامی و نادیده گرفتن دیدم و خیلی بیش تر از قبل دلم شکست.
دیگه اونجا برنگشتم، حدود یکسالی بیخبر بودم ازش تا دوباره رفتم اون محل کار سابق و منو دید. شبش بمن واتس آپ پیام داد و گفت خانم فلانی خیلی خوشحال شدم دیدمتون و خیلی نگرانتون بودم چرا یهو رفتین و فلان
منم جواب احوال پرسیشو دادم و گفتم خواهش میکنم و راستش پدرم مریض بود.
دو ، سه بار دیگرم که منو دید خوب برخورد کرد. نمیدونم چرا امروز که دوباره از دور دیدمش احساس حماقت شدید کردم که چرا باهاش عادی و خوب رفتار کردم و چرا مثل خودش باهاش برخورد نکردم؟ چرا دلمو شکست باز جواب سلامشو دادم؟ چرا
از بابت رفتارم خیلی ناراحتم و همش دارم خودخوری میکنم. نظر شما چیه کارم اشتباه بود؟!باید بد برخورد میکردم؟