سلام بچه ها عروس خالم تازه عروسه براش پاگشا گرفتیم یه هفته زودتر بهش گفتیم بیاد خونمون پنجشنبه. بعد دوروز مونده بود به پنجشنبه به خالم گفت نمیریم چون یجا دیگه دعوتم کردن. خالمم زنگ زد بهمون خبر داد. دوباره دوهفته بعدش گفتیم جمعه بیاد البته چند روز زودتر گفتیم پنجشنبه اش منو مامانم رفتیم کلی خرید کردیم تو راه برگشت به خونه بودیم دوباره خالم زنگ زد گفت یجا دیگه دعوتن نمیان... من اعصابم به حدی خورد شد به مامانم گفتم حق نداره دعوتش کنه بقیشو میگم الان
خدایا کمکم کن تا باحرفهام دلی رو نشکنم و عشقی رو به نفرت تبدیل نکنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو چقدر ساده ای دختر به خاطر ادمی که اندازه یه نخود برا خودت وخانواده ات ارزش قائل نیست داری ...
واقعا هم یه نخود واسه خانواده شوهرش ارزش قائل نیست. بخدا نه ادب داره نه قیافه داره نه تحصیلات داره نه وضع مالی درست وحسابی دارن خانوادش ولی همش یطوری رفتارمیکنن انگار ارث باباشونو خوردیم
خدایا کمکم کن تا باحرفهام دلی رو نشکنم و عشقی رو به نفرت تبدیل نکنم