ازدواج دهه هشتادیا

موافقم 

دقیقا،👍

عزیزم منظورم همه نیستن ،خیلی عذر میخوام ازت ،ببخشید واقعا ،مبخواستم از حقوق دیگری دفاع کنم ،حق عده ای دیگه رو زیر پا گذاشتم

خب بخاطر اينه ك هنوز تو افكار بچگين فكر ميكنن زندگي فقط خاله بازي و لباس عروسه 

بچه هم عروسكه مياد باهاش بازي ميكنن

نه زندگي قسمتاي قشنگ ديگه هم داره

هر دوره اي از زندگي مختص اون دوره س نميشه تو اوج نوجووني نقش يه زن ٤٠ ساله رو بازي كني 

دقيقا زماني ك مشكلات هورموني داري و نميتوني درست تصميم بگيري 

من تهران زندكي ميكنم

ان شاءالله خوشبخت باشي

ولي من هيچوقت دخترمو تو سن كم قاطي مشكلات زندگي نميكنم

چقدر موافق نظراتتونم حالا الان داغن متوجه نیستن بعدا میفهمن چیکار کردن 

تا اينحاي كار هم فعلا پدرمادراتون هواتونو داشتن ك يه زندگي تشكيل دادين

ولي از اين ببعد مسئوليت اين زندگي با خودتونه

دوست من ،سن ملاک نیست ،عقل ملاکه ... تا تجربه نکردید نمیتونید درک کنید ، زندگی نه خاله بازیه نه بچه عروسک ،وقتی توس سن ۱۰ سالگی مجبور باشی مثل یه آدم ۲۰ ساله فکر کنی ،پس توی ۱۸ سالگی هم میشه ۳۹ ساله فکر کرد ... هر کی یه نوع عقیده و یه نوع رفتار داره،پس نمیشه کار دیگری رو زیر سوال برد و کسی رو از دید خودت انقد تحقیر کنی‌.

فقط اون روز ياد حرفاي امروزت بيفت و حسرت نخور

هه من خودم ازدواج کردم ودست به سیاه سفیدنزدم وهمش میگم کاش ازدواج نمیکردم زود،ولی ببین من کسی بودم که به اطرافیانم میگفتم اه اه ازبچگی کهنه شورمیشین وکلی مسخره حالااون کهنه شورها۱۴/۱۶ازدواج کردن من۱۷/۱۸ولی ببین تهش همینی خودتوبالانگیر،خاله من دکتره شوهرشم وکیل ولی بعدهمزمان هم بجه آوردن یبارشوهرش پوشک عوض میکردوقتی خالم شیفت بودییارخالم خیلیدهم راضین اتفاقاخالم به گوجه هم توجه میکنه عزیزم گشادی خودتونوبه تحصیل نزارین،یه خانمه هنرمندهم ءشپزخوبیه،هم خلاقه براسالاد،هم به فکرشام وناهارچی بپزم چی بپزم همم درس وکتاب وتحصیل وروشنفکری😊

موافقم

متاسفم برای این حجم از بی ادبی کوتاه فکری و بی سوادی 

بیچاره اون بچه هایی که شما تربیت کنین 

موفق باشی کوچولوی بی ادب ♥️

این حرفتون درست نظرمنم همینه البته فقط همین پستتون،ولی وقتی یکی بااین فرهنگ حتی توکلان شهربزرگ شده بایدبمیره اگه مقاومت ماهاکه۱۷ایناازدواج کردیم نمیبودباخوایتگاری که دبیرادبیاتم برام فرستاده بودبدونی که بدونم باید۱۳ازدواج میکردم😑

اينا ك ١٦ عروسي كردن

خواهر من ١٠ سال پيش ١٩ عروسي كرد و يه زندگي ناموفق داشت

ميگه من نميدونستم زندگي اينحور بابامو درمياره فكر ميكردم زندگي زناشويي خاله بازيه مهمون مياد مهمون ميره

من موهامو رنگ ميكنم 

بچه دار ميشم باهاش بازي ميكنم

با مادرشوهر و خواهرشوهر رفت و امد ميكنم

ولي نميدونست ك درسته اون براي زندگي برنامه هايي داره ولي زندگيم خودش براش برنامه هايي خواهد داشت

كسي رو تحقير نكردم

بديهي و مبرهن هست ك يه دختر ١٦ ساله با يه دختر ٢٥ ساله زمين تا اسمون طرز فكرا و تصميماتشون فرق داره