اعصابم از دست خودم خورد شده

سلام دوستان،هرکی حوصله داره بخونه و کمکم کنه.

من نمایندگی بیمه دارم،امروز نزدیک ظهر یه آقایی اومد دفترم و در مورد بیمه عمر ازم توضیح خواست،شغل من ایجاب میکنه که با مشتری خوش برخورد باشیم و از بیمه های خودمون و خانوادمون براش توضیح بدیم تا اطمینان کنه

این آقا اولش کاملا با شخصیت سوالاشو پرسید و منم بخاطر فرم پر کردن باید سوالاتی ازشون میپرسیدم،که یهو به خودم اومدم و دیدم ایشون داره ازم یجوری تعریف میکنه که ازش بدم اومد،گف اصلا قیافتون به سنتون نمیخوره،خ خوب صحبت میکنید و اطلاعات خوبی دارین تا اینجاش خوب بود منم تشکر کردم گفتم لطف دارین،ولی بعدش گف خ هم خوشگلید و خوش اندام اصلا بهتون نمیاد متاهل باشید چه برسه بچه(بخدا اصلا حوصله ندارم کسی بیاد بگه از خودت تعریف کردین،اتفاقا امروز اصلا وضعیتم چهرم خوب نبود،یه ضدآفتابم نزدم،پریودمم نزدیکه و کلی جوش زدم،رنگم هم کاملا پریده بود)اینجا دیگه فهمیدم ایشون واس لاس زدن تشریف آورده نه واسه بیمه کردن،لحن صحبتم رو عوض کردم،بعد اینکه واسش مذاکره درآوردم از سیستم، کارتمو دادم گفتم هروقت تصمیم گرفتین تشریف بیارید،بعدش بخاری رو خاموش کردم که یعنی دارم تعطیل میکنم برم تا دیگه کش نده،گف کدوم شماره خودتونه،گفتم شما با این شماره تماس بگیرید که شماره همسرم هست،یادم رف بگم که گف مهندس هس ولی ازش کارت خواستم نداشت،شمارشو پرسیدم واس فرم هی گف الان میدم خدمتتون ولی آخر سر گف پس خودم با شوهرتون تماس میگیرم و شمارشو نداد

من خلاصش کردم،حرفای دیگه ای هم زد

وقتی رف حرصم گرف از دست خودم،انگار تازه فهمیدم از اولم قصدش بیمه نبود،هی به خودم میگم چرا حالشو نگرفتم،چرا معنی نگاهای بدشو نفهمیدم،چرا اجازه دادم از حریم معمول خارج بشه تو حرف زدن،خ خ خ اعصابم خورده،انگار که سرکارم گذاشته بود

شما جای من بودین چیکار میکردین؟چی میگفتین که هم محترمانه باشه هم حساب کار دستش بیاد؟

اگه بازم مشتری اینطوری داشتم چه برخوردی کنم؟

اگه نظری داشتید که بهم کمک میکنه ممنون میشم برام بنویسید،میام میخونم حتما