واسه خودم دلم گرفته. واسه زندگیم. کاش برمیگشتم به عقب و هرگز باهاش ازدواج نمیکردم. نامردی رو در حق من تمام کرد.چه راحت زندگیمو خراب کرد. افسوس. غمگینم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به خاطر احساست خودتوُ سرزنش نکن. احساسات اصلن منطقی نیستن.
⚠️ اولین درس اقتصاد: منابع و امکانات محدودن. ⚠️ اولین درس سیاست: اولین درس اقتصاد رو نادیده بگیر. ⚠️ بند و بار برای چهارپایان استفاده میشه، نه برای انسان. انسان بند و بار نداره، ارزش و چهارچوب داره.
همه چیز رو به من از قبل از عقد دروغ گفت و تمام حرفهاش و قول و قرارش دروغ بود. من بر اساس دروغهاش باهاش ازدواج کردم و الان بعد از دو سال دستش برام رو شد. فقط واسه اینکه با ازدواج با من شانسش برای ویزا گرفتن دو برابر بشه (اگر کار پیدا نکرد من پیدا کنم یا برم دانشگاه ویزاش درست بشه) و اینکه خانوادمو بچاپه با من ازدواج کرده و از اول هم قصد ادامه زندگی نداشته و فقط قصدش منفعت بوده و پیش بردن کارهای خودش. الانم ویزا و کارش درست شد و چون خانوادم درست ندونستن اول کاری بهش باج بدن که بد عادت بشه از چاپیدن ناامید شد و گفت به نتیجه نمیرسیم و باید جدا بشیم. اینقدر حرفه ای نقش بازی کرد قبل از عقد و دروغ گفت و مظلوم نمایی کرد که من فریب خوردم. الان در حال جداییم.
همه چیز رو به من از قبل از عقد دروغ گفت و تمام حرفهاش و قول و قرارش دروغ بود. من بر اساس دروغهاش باهاش ازدواج کردم و الان بعد از دو سال دستش برام رو شد. فقط واسه اینکه با ازدواج با من شانسش برای ویزا گرفتن دو برابر بشه (اگر کار پیدا نکرد من پیدا کنم یا برم دانشگاه ویزاش درست بشه) و اینکه خانوادمو بچاپه با من ازدواج کرده و از اول هم قصد ادامه زندگی نداشته و فقط قصدش منفعت بوده و پیش بردن کارهای خودش. الانم ویزا و کارش درست شد و چون خانوادم درست ندونستن اول کاری بهش باج بدن که بد عادت بشه از چاپیدن ناامید شد و گفت به نتیجه نمیرسیم و باید جدا بشیم. اینقدر حرفه ای نقش بازی کرد قبل از عقد و دروغ گفت و مظلوم نمایی کرد که من فریب خوردم. الان در حال جداییم.
همه چیز رو به من از قبل از عقد دروغ گفت و تمام حرفهاش و قول و قرارش دروغ بود. من بر اساس دروغهاش باهاش ازدواج کردم و الان بعد از دو سال دستش برام رو شد. فقط واسه اینکه با ازدواج با من شانسش برای ویزا گرفتن دو برابر بشه (اگر کار پیدا نکرد من پیدا کنم یا برم دانشگاه ویزاش درست بشه) و اینکه خانوادمو بچاپه با من ازدواج کرده و از اول هم قصد ادامه زندگی نداشته و فقط قصدش منفعت بوده و پیش بردن کارهای خودش. الانم ویزا و کارش درست شد و چون خانوادم درست ندونستن اول کاری بهش باج بدن که بد عادت بشه از چاپیدن ناامید شد و گفت به نتیجه نمیرسیم و باید جدا بشیم. اینقدر حرفه ای نقش بازی کرد قبل از عقد و دروغ گفت و مظلوم نمایی کرد که من فریب خوردم. الان در حال جداییم.