میدونستم ...چندین نفرو زیر سر داره ...
چندبار مچشو گرفتم...
حتی یکیشون دوتا بچه داشت
وسط رابطه اینا بچه های زنه اومده بودن دیده بودن 😢
ب من میگفت خانوم نازم ب اونام میگفت...
اینارو میدیدما ولی مثل خر میگفتم بعد. ازدواجمون درست میشه..موقتیه اینا....
کم عقل بود
بی عرضه بود
همه میگفتن کسخ..له من باور نمیکردم...
حتی بلد نبود لباس بپوشه...
نگم چهرهامون...ک من مثل عروسک بودم در مقابل چهره زشت و زمختش ..با اختلاف سنی ۱۲ سالو صورت چروکش😢
حرکات دستش ظریف نبود مثل استثناییا
پرنده باز بود روزی ۳ساعت ظهر ۳ ساعت شب پاشون وقت میزاشت
ولی گفتم عیب نداره
ب بودنش
ب داشتنش می ارزه😢
هیچی از خودش نداشت
من ی خونه از بابت مهریه همسر سابقم داشتم...
گفتم تو همون زندگی میکنیم...
یا با پولش میسازیم یکی برا خودمون
فدا سرش چیزی نداره😢🖤
ولی عاشقش بودم عاشقی گناهه میدونستما
چندین شب بود تاپیک میزدم..
شک کردم ک دارم خودمو حروم میکنم یا نه...
ولی گفتم همه اشتباه میکنن عشق برتر از هر چیزیه
امشب گفتم حالا ک واقعا میخوامت رمز گوشیتو بهم بده من ک از خیانتات خبر. دارم
دیگ ادامه نده...گفت نه ..حالا ک اینطوره رمزتورم من میخوام....
گفتم بابا رمز من ک ۴ ماهه سال تولد توعه😢🖤
😭😭😭😭گفت نمیشه مادر بچه هام و کسی واسه زندگیم میخوام چکارشه ب اینا...
گفتم تو میتونی با کسی تقسیم کنی؟
من حرص میخورم
من عذاب میکشم
همه چیو پاک کن ...رمز گوشیتم بهم بده
حتی واسه خر کردنم واسه دلخوشیمم قبول نکرد
اداشم در نیورد😢لااقل خیانت میکرد ولی ازم پنهونش میکرد...ن اینقدر ضایع ک رمز گوشیشو نده....
و با این حجم از توهین همه چی تموم شد