فلج میشی
من یبار خودکشی کردم چهار تا بسته قرص ضدافسردگی خوردم زود رسوندنم بیمارستان وگرنه میرفتم کما
اما از چشم همه افتادم و ب غلط کردن افتادم ...
همون لحظه ک حالم خراب شد مث سگ پشیمون شدم
دلت به حال مادرت فقط بسوزه
یکی از دوستام خودکشی کرد با قرص ...میگفت بخدا عین سگ پشیمون بودم فقد انقد ک تو بیمارستان باهام بد رفتار میکردن پرستارها و دکترها اصلا ب یه چشم دیگه نگات میکنن
جریان اینه که تازه دو ساله عروسی کردم و شوهرم اصلن منو دوست نداره منم اولا دوسش داشتم الان ازش متنفرم و طلاقم نمیتونم بگیرم چون بابام خیلی وحشیه و من تنها دلیل ازدواجم این بود که از بابام راحت شم و مامانمم اصلن به فکرم نیست تنهای تنهام هیچکسو ندارم از طرفی اگه طلاق بگیرم فامیلامون حرف درمیاره وابروم میره ینی هیججوره امکان طلاق نیست پس این گزینه رو از حرفاتون حذف کنین بگین من چه خاکی توسرم کنم
منم یبار ازمایش خون دادم اینطوری شدم
ازمایش دادم مامانن میگفت چیزیت نیست ؟حسی نداری میگفتم ن رانندگی هم کردم تا خونه و کلی کار کردم هیچ حسی هم نداشنم
فرداش خونه تنها بودم گوشی دستم بود نمیدونم کی از حال رفته بودم عصر مامانم اومده بود نشسته گوشی به دست و خواب منو پیدا کرده واییی ک چقدر بیجاره ترسید
منم یبار قرص خواب خوردم یه ورق . یدفه از حال رفتم بردنم بیمارستان یه بلایی سر دماغو گلوم و معدم اوردن تو بیمارستان داد میزدم گوه خوردم . این شانگو درارید .وااای خیلی بد بود
تنها کسی که می خواست برام خودکشی کنه دوست دخترم بود
که میگفت حاضرم خودمو بکُشم که دیگه ریختتو نبینم ممد☹☹😑😅
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
