من خودم روز عروسیم سرد بود خیلی بعد من با تاپ بودم کلا از صب تا شب تو باغ اومدم تالار گرم شد فشارم افتاد دستو و پام میلرزید بهم اب قند میدادن😂😂😂😂😂😂😂بعد ک صدام کردن برا رقص تک نفره اولش خواستم بیفتم زمینم بعد خودمو یجوری جمع کردم😂خیلی افتضاح بود
)(البته خب واقعا حالم بدبود دست خودم نبود ک)
عروسی کردم میام میگم
ر زخ بی بود مادرشوهرم جلو دو بین باکله خورد زمین روز بهتر تری شد😂😂😎
ضبط ماشین داشت آهنگ امشب شب غمه رو میخوند نمیدونم چرا لنتی منم هی باهاش گریه میکردم یعنی ریده شد تو آرایشم
خستم نميتونم تايپ كنم
همينو بگم بهترين روزم بود
خيلي دلم ميخاست باز عروسي بگيريم😂و اون روز تكرارشه
فانتزيم اين بود با ماشين عروس و بوق بوق كل شهر و تا تالار بگرديم
و اما شوهر جان ر ي د به فانتزيم و حتي فيلمبردارم جا گذاشت اونقدر با سرعت مي رفت 😤
منم چون تپل بودم خواهرم شب عروسیم ساعت یک شب گفت چون تپلی.. رون هات سابیده میشه بهم و زخم میشه چون میخوای زیاد راه بری. یه شورت پاچه دار بپوش.
منم چون دیگه جایی باز نبود فردا هم باید 7 صبح میرفتم آرایشگاه....
ناچارا صبح عروسیم قبل رفتن از کشو بابام یه دونه از این شورت پاچه دار آبی هاشو برداشتم پوشیدم منتهی صورتش نو بودا از تو مشما درآوردم.
خلاصه شب که شوهرم بند لباس عروس مو باز کرد... لباسم در آوردم.... یهو شوهرم منو دید گفت این چیه پوشیدی آخه. یعنی من الان باید با شرت بابات تحریک بشم؟
بدترین شب عمرمون شد بخاطر مادرشوهرجان
میزشام داشتیم فیلم بردار گفت شروع کنید. شوهرمم جنتلمن یه تیکه مرغ برداشت گذاشت رو غذای من که قل خورد افتاد رو لباس عروسم😫حالا لباسم شد قرمز و چرب. اون لباس بلند خواهرشوهرم بردم تودسشویی با مایع جلو لباسو شست هی باد زد تا خشک شد ولی انقد استرس کشیدم تا اخر عروسی هم دستمو گذاشته بودم رو اون تیکه
