ما ۱۲ سال پیش ازدواج کردیم تا ۱۰ سال پیش همه چی خوب بود تا اینکه ایشون خیانت کرد.مدتی که باهم خوب نبودیم و میخواستیم جدا بشیم بعد گفت جبران میکنم .خانواده اش هم خیلی اهل دخالتن.حالا .
چندبار تا حالابا من دعوا کرده که تو فلان جا به خواهرم محل ندادی .مثلا وسط مجلس خواهرش اس داده زنت خودشو میگیره یا فلان .من خیلی کم درمورد دیگران صحبت میکنم و برام مهم نیست کی چیکار میکنه و سرم تو کار خودمه هیچ وقتم حسودی نمیکنم و کاری به کسی ندارم ولی خانواده اون همش در حال غیبت و گرفتن آمار زندگی بقیه.چندباری به شوهرم گفتم نه اینطور نبوده و من همچین آدمی نیستم که بی ادبی کنم به کسی.همین خواهر حالا مدتی دقیقا همین کارایی که میگفت من میکنم رو داره انجام میده .منم به همسرم گفتم ببین خودت شاهدی که این رفتارا از طرف خودشه .بعد به من گفت به من نگو ممکنه فاصله ام رو با تو زیاد کنم و ازت خوشم نیاد .
یعنی بخاطر حرف اونا با من دعوا میکنه بعد منم هیچی نباید بگم !منم گفتم من قصد نداشتم ناراحتت کنم فقط هدفم این بود فردا باز نیای با من دعوا کنی .حالا وقتیم حرف میزدم شوهرم سرشو بلند نکرد نمیدونم عصبانی بود یا خجالتزده.
خواهرش مطلقه است و خیلی هم تلاش کرد که من و همسرم جدا بشیم ولی این اتفاق نیافتاد.