ینی میگین واسه مشروب عادی باشم نمیگه بهم که خوردم میگه سه ماهی یه بار یا عروسی چیزی بخورم بعد من خودم از بوش میفهمم نمیگه خوردم
البته اینم بگم مادردوست شوهرم خودش شراب میندازه باانگور.ازاین مشروباکه همش الکله نمیخورن
این نمیدونم چه کوفتی میخوره ینی ولش کنم به امان خدا اگه خورد هیچکار نکنم دیشب خورد به روش نیاوردم ولی خونه مامانش یواشکی اخم میکردم بهش
ویتی ازبوش متوجه خوردنش میشی بازبون خوش بگوکه عزیزم اگه مشروب میخوری به من بگومخالفتی باخوردنت ندارم امااینکه به من نمیگی یادروغ میگی انگارمنومحرم خودت نمیدونی ومن ازاین بیشترناراحت میشم تامشروب خوردنت.اگه من میگم کمتربخوربه خاطرسلامتیه خودته دوستدارم حالا حالاهاسایت روی سرم باشه.
هوووف دعا کنید زودتر منم مادر بشم اینم آدم بشه
شوهرمنم ۱۳ سال ازم بزرگتره.
۴۵ سالشه
دیشبم که اومد خونه بوی سیگارو عرق میداد بهش گفتم دوستت ندارم و تا دست از کارات برنداری همینطوریه بعد نصف شب خواب بودم هی بغلم میکرد و بوسم میکرد یکم که هوشیار شدم ولی بیدار نه تا دهنشو میآورد جلو صورتمو اونوری میکردم که بدم میاد از بوش بعد که خیلی این رو اونر زدم پشتشو کرد خوایید منم که خواب بودم پشتمو کردم در کل پشت بهش میخوابم اکثرا عادت کردم نمیدونم چیکار کنم ولی حس میکنم یه کوچولو میترسه که دوسش نداشته باشم
چجوری باید باهاش رفتار کنم به نظرتون دیشب میگه من 7ودم میدونم چی خوبه چی بد سیگاری نیستم چند ماه یه باره بهش گفتم هنوز از اون باری که جلو خودم کشیدی یه هفته نگذشته یه جوری شد از دوستاش بدم میاد هم محله ای آن آدمای بدی نیستن ولی عرق خورن و بعضی هاشون سیگاری ان
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
