چندهفتس
سر اینکه خونه بابامم قهریم
۵ساله عقدیم چون من اوایل گفتم خونه از خودت ماشین و عروسی مجلل اونم لج کرده میگ هر وقت همه اینارو جور کردم میریم سر زندگیمون
من حالا میگم ن خونه ن عروسی فقط بیا بریم سر زندگیمون میگ نه تو فلان روز فلان حرفو زدی
چند هفته پیشم دعوامون شد فجیح
ی مشتم زد تو بازوم😔😔دستمم پیچوند