2777
2789
عنوان

کوزی گونی (اینجا همه چی درهمه :)

| مشاهده متن کامل بحث + 1863282 بازدید | 44999 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من این قسمت رو متوجه نشدم:

"""""""""کوزه ی سیم کارت سامر رو در میاره تا با اون سیمکارت به کوزه ی زنگ بزند""""""""

سروناز جون ممنون که یادم بودی عزیزممممممممم:*:*:*:*:*
صبــــر،اوج احتــرام به حکمـت خـداست!
آها راستی دیشب تو صحنه بار من باز حرص خوردم!!! ههههههههههههه آخه جمره گفت یادته تو کافی شاپ بهم گفتی شاید یکی رو قبل از همه دوست داشته باشی... در صورتی که جم تو صحنه کافی شاپ اصن این جمله رو ترجمه نکرده بود! که من ترجمه اش رو اینجا گذاشتم و گفتم کوزی این جمله رو گفته بود و در واقع خیلی غیرمستقیم به جمره گفت که از خیلی قبلتر ها دوستش داشته....

کلا اون صحنه بار خوب دوبله نشده بود. چون اونجا خیلی جمره با احتیاط و من و من کردن و غیرمطمئن به کوزی اون حرفو گفت. گفت یادته بهم گفتی شاید یکی رو قبل از همه دوست داشته باشی... (با من و من کردن ادامه داد) شاید منم تو رو... (جمله اش رو تموم نکرد چون کوزی منظورش رو فهمید و سریع از جاش بلند شد) یعنی جمره هم می خواست بهش غیرمستقیم بگه که دوستش داره اما کوزی جا خورد و سریع بلند شد که جمله اش رو تموم نکنه... چون اصولا کوزی نمی خواد این جمله رو فعلا از جمره بشنوه! چون اگه این جمله رو بشنوه کنار اومدن با احساساتش براش خیلی سخت تر می شه ...وقتی بفهمه این عشق دوطرفه است ولی امکان ناپذیره صبوری کردن سخت تر می شه
تموم شهر خوابیدن، من از فکر تو بیدارم...
بچه ها دیشب تو ریور کوزی دوباره تو دردسر افتاد از دست این سیمای کثافت.میخوام بدونم دوباره زندان میشه کوزی؟اون قسمتی که سیمای رو از تو سطل آشغال پیدا کرد
خدایا به همه زندگیها آرامش و دلخوشی بده...آمین
وای خدا خیرت بده مانیا جان منم از ریور میبینم و ای شبا همممممش دارم حرص میخورم اصلا یواش یواش داره از کوزی بخاطر اینکه اینقدر جمررو نادیده میگیره بدم میاد ، پس دیگه تمومه ؟؟ با خیال راحت بقیشو ببینم ؟؟؟ دیگه از دست کوزی و زینب و اون رابطه مسخرشون حرص نخورم ؟
راستی من احساس میکنم حالا دیگه جمره بخاطر اینکه حرص کوزی رو در بیاره با باریش دوست میشه ، البته حدس میزنم
بهنوش البته کم کم به تدریج رابطه شون سردتر می شه هاااا... ولی اون دیگه اوجش بود دیگه از اون اتفاقا نمی افته!!! ههههههههه به هر حا هرچی جلوتر بره کوزی بیشتر می فهمه که احساسش به جمره رو نمی تونه ندید بگیره... البته هنوز خود جمره رو ندید می گیره ها! خخخخخخخ ولی احساسش رو نه! هههههههههههه

کاملا درست حدس می زنی خخخخخخخخخ البته به خاطر اینکه می خواد حسادت کوزی رو تحریک کنه و بفهمه که ایا واقعا کوزی دوستش داره یا نه... یا عکس العملی نشون می ده در قبال این قضیه یا نه
تموم شهر خوابیدن، من از فکر تو بیدارم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792