نگم براتون ک چقد این مادرشوهر و پدر شوهر منو اذیت کردن, سر جهاز , سر کادو دادن, سر هر چیز کوچیکی خون به جیگرم کردن, منم تو شهرشون غریبم به خانوادمم هیچی نمیتونم بگم چون میشینن غصه میخورن و کاری نمیتونن بکنن
خانواده شوهرم خیلی حاضر جوابن و به سخت ترین شیوه ممکن تیکه میندازن, منم ک کلا آدم لالی هستم یه هفته طول میکشه تا بفهمم از کجا خوردم دو هفته هم طول میکشه جواب به ذهنم بیاد ک دیگه فایده نداره چون بحثش دیگه پیش نمیاد😂
تصمیم گرفتم روشمو عوض کنم, بجا اینکه بشینم حرص بخورم ک چرا فلان حرفو خوردم و جواب ندادم کماکان وقتی تیکه میشنوم لبخند بزنم و هیچی نگم عوضش نقطه ضعف مادرشوهرو پیدا کنم
خلاصه این ۴سال زندگی رو که مرور میکنم میبینم یبار مادرشوهرم از شدت حرص میخواست گریه کنه(نقطه ضعف مورد نظر😈)
داستان ازین قرار بود که اولین روز زن بود و من عقد بودم شوهرم دوتا النگو برام خرید گفت یکیشو روز زن بهت میدم یکیش هم برا عیدی نوروزت,
کادو مادرش هم برا روز زن براش سشوار خریدیم,
وای نمیدونید چی شد 😂😂😂😂
وقتی شوهرم کادومو داد , کادوی اونم داد , من باز کردم ذوق کردم تشکر کردم دیدم مادرشوهره سشوارو اصلا باز نکرد ببینه چی توشه پرت کرد اونور , شروع کرد به پرت کردن بشقابا, من یه نمه ترسیدم بلاخره یه ماه بود عروسشون شده بودم رفتم تو اتاق از ترس, اونم شروع کرد به جیغ زدن سر شوهرم ک چرا برا من النگو نخریدی برا دختره ایکبیری خریدی ,من برات مادری کردم بزرگت کردم😐😐شوهرم گفت بابا تو کادوی عقد ندادی بهش منم هیچی سر عقد ندادم بهش این ک خیلی کمه در برابر رسمای ما اون میگفت تو غلط کردی برا منم باید میخریدی
خلاصه انقد دعوا کرد ک دیگه برا عید شوهرم النگوی دومو بهم نداد گفت یواشکی بهت میدم چون مادرم حتما منو میکشه😂😂
حالا من کلی فک کردم دیدم این نقطه ضعف وحشتناکیه که داره
الان میخوام با پولایی ک خودم کار کردم پسنداز کردم برم طلا بخرم بگم شوهرم برام خریده چون بارداری سختی داشتم 😂😈
بنظرتون پلیدی لازمو داره؟اینطوری نه دهن به دهن شدم باهاش
نه خودمو کوچیک کردم