من از خبیثانه های خودم یادم نیس فعلا ولی کار خبیثاته مادرشوهرم الان یادم افتاد. این بود که انگشتر نشون واسه نامزدی رفتن برا من بگیرن جفتشو واسه خودشم خریده بوده🥴🤐بعد تو مجلس دستش بود اومد پیش من نشست گفت عههه عینه همن که🙄انگار مثلا من رفتم مثله اون خریدم اونم خودش نرفته بوده طلا فروشی😒😐