@توکل_بر_خدااا
دیشب توی تاپیکت بودم اخر سر گفتم صبح کاردارم گرفتم خوابیدم
صبح بیدار شدم توی اتاقم بودم دیدم در پذیرایی وا شد و کسی اومد داخل من همزمان خواستم برم از اتاقم بیرون که دیدم یه مرد قد بلند با لباس قهوه ای و شلوار سیاه رفت توی اتاقیکه جفت درِ
من فکر کردم دامادمونه نرفته هنوز سرکار
لباسمو پوشیدم برم سمت در یهو دیدم هیشکی نیست توی اتاق
از ترس روحم رفت خواهرمم زنگ زد به شوهرش گفت تو امروز فلان ساعت اومدی خونه؟گفت نه من سرکارم نیومدم
توهم هم نزدم واضح دیدمش که رفت توی اتاق