ما هر سال شام می رفتیم خونه ی مادرم بعدشم می رفتیم خونه ی مادر شوهرم
آخر شبم با دوستامون می رفتیم کافه بزن برقص داشتیم تا صبح
امسال شوهرم دچار جو زدگی ناشی از یلدا شد همه رو کنسل کرد گفت سه تایی جشن میگیریم
رفتیم سفره خونه الانم اومدیم خونه😏
می دونم یلدا تموم شده و غر زدن فایده ای نداره
ولی باید با گفتنش خودمو خالی میکردم😄
الانم دلم میخواد شوهرمو به هشت قسمت مساوی تقسیم کنم😠
الانم براتون عکس کیک و ژله ای رو که برای امشب درست کرده بودمو می ذارم
مرسی اه🙂
مدیونین فکر کنین عصبانیم قاطی کردم🙃