بنظرتون ی عروس میتونه جای دختر خونواده رو بگیره
واقعا من دختری نیستم ک بخواد لج عروسشونو در بیاره حتی خیلی حرفا زده دلمو شکسته تنها ب مامانم گفتم بعدشم فراموش کردم ولی تا با اون یکم بد رفتاری بشه ناراحت میشه و...
من هر کاری میکنم تا دل بابامو بیشتر بدست بیارم
میدونمم دوستم داره
ولی خیلی ناراحتم ک اونو از من بیشتر دوس داره 😔
زنداداشمم گاهی بابامو عصبی میکنه ولی بابام اونقدر دوسش داره ک حس میکنم من بچه مردمم تا اون 😔
حتی یبارم ک باهم جمع شده بودیم ب فامیلای اونا بحث عروسی گرفتن و ... بود گفت حتی مهسا عروسمون از سارا بیشتر نزدیک تر میدونم ب خودم😢
حس میکنم هر کاری تو دنیا انجام میدم نمیبینه باید یبار بمیرم تا قدر بودنمو بدونه اینقدر مهسا نکنه 😢با اینکه حرصشم میده و گاهی عصبی میشه از دستش😔😔😔😔😔😔
یادمه تولدش اون برای بابام قاب عکس با عکس خونواده بابامو بهش داد منم براش کتاب حافظ خریدم با ذوق بهش دادم ولی اونیدری براش ارزش نداشت حتی دیگه اون کتابو نمیبینم فک کنم داده ب کسی 😢