2777
2789
عنوان

شوهرم برای اولین بار...

| مشاهده متن کامل بحث + 2553 بازدید | 49 پست
همسر من همه دوستاش مجردن و همیشه 4 شنبه ها از سر کار میرفتن شمال..خوب شوهر منم همیشه میگفت رفتن خوش بگذرونن و اینها...هیچ وقت نمیگفت که منم برم ولی همیشه فکر میکرد اونها خیلی حال میکنن... یه بار با خانواده همسرم رفتیم شمال با دوستش کار داشت زنگ زد دید اونها هم شهری هستن که 1 ربع فاصله داره...قطع که کرد گفتم دوست داری تو هم بری؟ گفت نه ولی حس کردم که می خواد...گهش گفتم پاشو برو...البته اینو بگم دوستاشو میشناسم...بعد شوهرم با اصرار من پاشد رفت...رفته بود اونجا دیده بود دوستاش رو یه موکت نشستن، نه خوراکی دارن حتی 1 نفر برای بازی حکم کم داشتن که اونم عشق من شد... و الان شوهر من میدونه که اونها انقدر هم که به نظر میاد حال نمی کنن و فکرش اونجا نیست من دوستای همسرمو میشناسم...میدونم حد و حدودشو رعایت میکنه ولی وقتایی هم که میگه رو هم اصلا من سخت نمیگیرم مثلا اونروز با دوستاش رفت که دوستش موبایل بخره...خوب همین که اون ذوق کرده بود و تنوع شده بود براش خوبه دیگه..اگه ادما جنبه یه تفریجایی رو داشته باشن چرا از هم دریغ کنیم؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بهش بگو میزارم بری با این که دلم تنگ میشه برات دلم رازی نمیشد اما یه بار چیزی نمیشه برو اینجوری میفهمه که تو نه راحت تونستی کنار بیایی نه این که بازم از این خبراااا باشه میفهمه آولین و آخرین باره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خیلی بده😶

snowwhit | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز