2777
2789
عنوان

سوتی هایی که تو جمع دادید 18+ 😅

| مشاهده متن کامل بحث + 2196 بازدید | 45 پست
آره😃😃

سرتو بنداز پايين😒😒

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چی میشه به ترکی؟

زشتههههه

کاش ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ..ﭘﯿﺮ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﯾﻢ..ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ..ﺳﭙﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭﺩﺭ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ...!!!
چن ماه باهاش کنار نیومدم😁

بيشتر سعي كنن 

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

امشب پیش پدرم 😔 من ترک نیستم اما شهر ترکهام داداش کوچیکم ی چیزی رو تلفظ میکرد گفتم چی میگه فلانی چ ...

وااااااااااای😱😱😱😰😰😰

بر چهره ی دلربای مهدی صلوات 💚اللهم عجل لولیک الفرج 🤲

رفته بودم خرید لوازم ارایش

مداد ابرو میخواستم...مرده یدونه اورد گفت چطوره

تست کردم گفتم نه میخوام نوکش قشنگ سر بخوره بره😑😑😑

منظورم این بود که روون بکشه😒

اصن بنفش شدم😶😂

آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟!😊❤️
خب اگه ترک نیستین که اونا متوجه نشدن چی گفتی

میگم ک شهر ترکهاییم و ترکی بلدیم

کاش ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ..ﭘﯿﺮ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﯾﻢ..ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ..ﺳﭙﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭﺩﺭ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ...!!!
دوس_دارم_خو# 😒

بيخود#  

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

تازه زایمان کرده بودم در حال مرگ بودم واقعا. مامانم بهم گفت شیاف بذار حتما گفتم وای دارم میمیرم نمیتونم تکون بخورم حتی شیافم ....(اسم شوهرم) واسم گذاشت 

من 😭 

مامانم 😐 

خیلی زایمان روم تاثیر گذاشته بود 

دنیام بچه هام 🥰  
وااااااااااای😱😱😱😰😰😰

😂😂

کاش ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ..ﭘﯿﺮ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﯾﻢ..ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺭ ﺭﺧﺪﺍﺩ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ..ﺳﭙﺲ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﻭﺩﺭ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺒﯽ ﺑﺎ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ...!!!

خواهرشوهرم سوتی داد

میگفت دخترم هر روز صبح با زور لگد بیدارش میکنیم بره مدرسه، بعد صب جمعه ساعت شیش بیداره

دختشم گفت ببخشید یه بار تو میری حموم یه بار بابا میره حموم، سرصدا میکنید بیدار میشم😊

باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم، آنکس که باید ببیند میبیند 🌹🌷 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی🌹🌷
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز