صبح خواب بودم مامانم صدام کرد من تو خواب عمیق بودم یهو تو خواب و بیداری صدای مامانمو شنیدم چشممو که وا کردم دیدم داداشم فیس تو فیسه با من فقط جیغ کشیدم
نگو مامانم هی منو صدا میکرده من متوجه نمیشدم داداشم اومده تو اتاقم دیده من اصلا تکون نمیخورم ترسیده فک کرده من مردم صورتشو اورده دم صورت من که ببینه من نفس میکشم یا نه که همون لحظه من چشممو وا کردم
جفتمون قبض روح شدیم خخخخخخ