2733
2734
عنوان

تا حالا کی تونسته فجیع ترین حالت ممکن بترسوندتون؟

| مشاهده متن کامل بحث + 425 بازدید | 56 پست

شوهر خیلی این کارو میکنه و خودشم بعدش میگه منو نترسونیا من خیلی بدم میاد 

منم اصلا از قصد نترسوندمش تا حالا مثلا یکی دو بار تو حال خودش بوده رفتم تو اتاق ترسیده کلی قیافه میگیره منو ترسوندی ولی خودش هزار بار منو از قصد ترسونده 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘


صبح خواب بودم مامانم صدام کرد من تو خواب عمیق بودم یهو تو خواب و بیداری صدای مامانمو شنیدم چشممو که وا کردم دیدم داداشم فیس تو فیسه با من فقط جیغ کشیدم

نگو مامانم هی منو صدا میکرده من متوجه نمیشدم داداشم اومده تو اتاقم دیده من اصلا تکون نمیخورم ترسیده فک کرده من مردم  صورتشو اورده دم صورت من که ببینه من نفس میکشم یا نه که همون لحظه من چشممو وا کردم

جفتمون قبض روح شدیم خخخخخخ

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت                  بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت
2731

خودمو زیا د یادم نمیاد ولی یادمه بچه بودم برقا رفته بود مامانم داشت تو حیاط لباسا رو پهن میکرد ،منم ماسک پسر شجاع مو زدم رفتم از پشت سرش به شونش دست زدم یعنی منو دید چنان جیغ زد و دنبالم کرد که نگووو فکر نمیکردم ایقد بترسه  

به وقت تولد دوقلوها  

من دیروز میخواستم نیم ساعت برم جایی کسی متوجه نشه الکی رخت خوابا رو چیدم روتخت ی پتو هم گذاشتم روش که شبیه ادم شه که مثلا من خونه خوابم بعد برگشتنی هواتاریک شد چراغ اتاق روشن کردم یه جییییغی زدم داشتم سکته میکردم فک کردم کسی روتختم خوابه یادم رفته بود شاهکار خودمه 😂😂😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم /مارا به سخت جانی خود این گمان نبود 
2738

شوهرم خیلی ساکته و ارومه کلا سایلنته من تو اشپزخونه کار میکنم تو فکر و خیال خودمم بیچاره میاد پشت سرم یهو برمیگردم میبینمش مداوم جیییییغ بنفش میکشم حالا دارمـمیبینم شوهرمه جن نیستا نمی دونم چرا ول نمیکنم

  خدایا هزاااااران بار شکرت خودت محافظمون باش اللهم صل علی محمد و آل محمد

شوهرم یه بالشت گذاشته بود تو گهواره بچه از این چادریا ما بهش میگیم ننو یعنی بچه هست و تابش میداد یهو سرعت گرفت و داد که این بچه خواب نمیره بچه رو هم گذاشته بود تو اتاق خواب من فک کردم بچه هست یهو تاب داد و بالشه پرت شد بیرون منم فکر کردم بچمه یعنی جیغ می زدم میزدم تو سرم 

یک هفته باهاش حرف نزدم سه روزم مریض شدم کمرم از ترس گرفته بود اقا شوخی میکردن فضای خونه عوض شه

دردم از یارست و درمان نیز هم

ولنتاین پارسال شوهرم رف بیرون گفتم من میخام برم حموم کلید ببر گف نرو الان میام دیدم نیومد گفتم پاشم غذامو بذارم تا وقتی میاد 😐همینجوری تو عالم خودم بودم یهو دیدم یکی با کاپشن مشکی جلو اینه در سالن دیده میشه جوری جیغ کشیدم و دستم رو قلبم بود چنگ زدم ک ناخونام همه فرو رفته بودن تو بدنم😑😑😑حتی بعد ک قیافشم دیدم انقد شوک بودم بازم جیغ میزدم فقط😐

بله یدونه سوسک بالدار

نکبت پرید رو شلوارم منم شلوارمو دراوردم فرار کردم تو اتاق مامانم اینا درم قفل کردم😑

بابام سوسکه رو کشت منم شلوارمامانمو پوشیدم اومدم ییرون😐

💏"You & me 💕make a wonderful "We
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز