بچه ها من 26 سالمه و مجردم. خواهر کوچکترم که 8 سال از من کوچیکتره چن ماه دیگه با پسرخاله م نامزد می کنن. همه ی صحبت ها هم شده.... من الان خیلی استرس دارم و ناراحتم.... آیا این طبیعیه؟؟ شما هم اگر جای من بودید همینطور میشدید؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیتونن باید بشه یعنی اگه نشه الان دیگه پسر خالت نمیخواد؟
نه اینو نمی گه.... فقط می گه دیگه نمی تونم صبر کنم.ازدواج لازمم. و خیلی صبر کردم تا حالا و هی اصرار می کنه که هر چی زودتر اتفاق بیافته... نمی دونم... شایدم اگر بخوایم دیگه خیلی معطلش کنیم پشیمون بشه کلا و بره سراغ کس دیگه...
آبجی تو که خوبی بزرگتری طبیعیه ناراحت بشی خواهر کوچیک من از اینکه من ازش زودتر ازدواج کنم ناراحته و ...
خواهر شما که دیگه شورشو دراوزده.... اگر جای من بود می خواس چیکار کنه؟؟؟؟ تازه الان اطرافیان به منم می گن تو حساسی و حسودی و نباید ناراحت باشی.... واقعا درکم نمی کننن... اینو چی کار کنم من؟ 😭
بخدا تا الان خواستگار اومده براش مثله خر کار کردم و زحمت کشیدم خواستگار که برا مم اومد اصلااااا کمک نکرد بغض کرده بودم باورتون میشه با خستگی زیاد اومدم جلو خواستگارا؟فقط نفرین و ناله میکردم از دستش گفتم خدایا به اندازه دلش نگاش کن از بس که اذیتم کرده از جونم مایه میذارم براش اما انگار دشمنشممممم
در تاریخ1399/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد😍😍خدایااا شکرررررتتتت😍😍