2733
2734
عنوان

کیا شب عروسیشون یه عجوبه داشتن که زهرمار شون کنه؟

| مشاهده متن کامل بحث + 2632 بازدید | 86 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
شبی که نی نی به دنیا میاد از شب عروسی هم رویایی تره بهترین شب زندگی

وای شدید باحرفت موافقم😍😍😍😍

فرزندم، دلبندم، عزیزتر از جانم از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم... امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آغوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها و سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم... شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...! این روزها فهمیدم باید از تک تک لحظه هایم لذت ببرم....
داییم میخواست زهرمارم کنه ولی هر. چی تلاش کرد نشد تو عروسیم اول خودمون تصادف کردیم ک. بازم زهرمارم ...

چه خوددار از ته دل میگی واقعا؟

خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد فی الواقع خداوند اند لطافت،اند بخشش،اند بیخیال شدن،اند چشم پوشی و اند رفاقت است رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت میدهد.اگر آدمها مرام داشته باشند هیچوقت دزدی نمیکنند،ولی متاسفانه بعضا آدمها تک خوری می کنند و این بد روزگار است.بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم،اهلی کردن یعنی ...اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن.و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیارم مهم است.
2740
همون امضاتو ملکه ذهنت کن کسی نیست اذیتت کنه

آخه مامانم خیلی عروسیش توپ و لاکچری بود اما عمه ام با اینکه 20 سالش بوده همش کرم ریخته 

کلا از دماغش آوردن 

لطفا اگر نظر من مخالف عقیده شماست بهم حمله نکنین. ریپلای نکنید.من فقط عقیده شخصی خودم رو مطرح کردم. جای هیچ دعوایی نیست. حوصله بحث باشما و تحمل بد لحنی یه عده تون رو اصلا ندارم. دوستتون دارم اما احترام براتون قائلم پس احترام قائل باشید. یادتون باشه شما با کلامتون فقط دارین سطح فرهنگ و ادب و شعور و تربیت خانوادگی خودتون رو میرسونین. باتشکر از همگی. راستی لایک ممنوع   
والا ما حجله نداشتیم..چون همه فامیل تو خونه مادرشوهرم خوابیدن خونه خودمونم یه شهر دیگه بود..

میرفتید هتل. ما با اینکه خونمون آماده بود شب با لباس عروسی رفتیم هتل😁

عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀
مادرشوهر همیشه در صحنه پس چیه...خاک بر سر عقده ایش.یدونه عکس نگرفت باهامون بدبخت

واقعا؟ چرا آخه عوضی اند اینقدر؟ 

لطفا اگر نظر من مخالف عقیده شماست بهم حمله نکنین. ریپلای نکنید.من فقط عقیده شخصی خودم رو مطرح کردم. جای هیچ دعوایی نیست. حوصله بحث باشما و تحمل بد لحنی یه عده تون رو اصلا ندارم. دوستتون دارم اما احترام براتون قائلم پس احترام قائل باشید. یادتون باشه شما با کلامتون فقط دارین سطح فرهنگ و ادب و شعور و تربیت خانوادگی خودتون رو میرسونین. باتشکر از همگی. راستی لایک ممنوع   
تا خود صبح شوهرم دعوا کردیم

چرا؟ 😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶😶

لطفا اگر نظر من مخالف عقیده شماست بهم حمله نکنین. ریپلای نکنید.من فقط عقیده شخصی خودم رو مطرح کردم. جای هیچ دعوایی نیست. حوصله بحث باشما و تحمل بد لحنی یه عده تون رو اصلا ندارم. دوستتون دارم اما احترام براتون قائلم پس احترام قائل باشید. یادتون باشه شما با کلامتون فقط دارین سطح فرهنگ و ادب و شعور و تربیت خانوادگی خودتون رو میرسونین. باتشکر از همگی. راستی لایک ممنوع   
چه خوددار از ته دل میگی واقعا؟

بخدا

اصن نمیذاشتم این اتفاقا روم تاثیر بذاره

همسرم خیلی ناراحت و عصبی شده بود ولی من همش ب خودم میگفتم این بهترین خاطره زندگیمه نباید خودمو ببازم

فیلمامو ک نگاه میکنم همش دارم میخندم. و. میرقصم انگار ک هیچ اتفاقی نیفتاده

الان ب شوهرم میگم چقد تو ناراحت بودی اونشب میگه اره حیفش الکی زهرمار کردم ب. خودم😅

دِل نَزد تو اَست  اَگَر چِه دوری زِ بَرَم...♥️💙
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687