اونایی ک درجریان نیستند تاپیک قبلمو بخونن
دیروز بردیمش ارایشگاه قبلش براش کلی خوراگی و اسباب بازی خریدم و شوهرم برده بود گزاشته بود ارایشگاه بعدم باهاش صحبت کرده بودم و راضی شده بود و هی میگفت پس کی میریم خلاصه رفتیمو به محض اینکه نشست رو صندلی لباشو ورچید گفت من میترسم و زد زیر گریه هرچی ام بهش خوراکی و اسباب بازی داد دیگه ابدا ساکت نشد عین این کارتون های تلوزیون ابشاری اشک میریخت دیگه مجبور شدیم دوتایی سفت نگه داریم و ارایشگر ی مدله معمولی پسرونه کوتاه کنه😢😢😢 میخاست مدل دار کوتاه کنه از بس دستو و پا زد و جیغ زد ک نشد😑
کلی خودمو فحش دادم دیگه دستکاری نکنم موهاشو
ببینید چطور شد از قبل بهتره یا نه😫