خاستگارم بچه داره

بهت میگم‌نه به چند دلیل 

۱_فردا رفتی سر زندگی میگی همش ب بچش توجه میکنه 

۲_میخام تنها باشم گاهی وقتا اونم با شوهرم اما بچش مزاحمه 

۳_خیلی بچه لوسیه اذیتم میکنه منم نمیتونم حس مادرانه بهش داشته باشم 

۴_نصف خرج زندگیمون ب پای بچه میره ولی احتیاج منو برآورده نمیکنه 

خیلی چیزا ی دیگه هم هست گلم 

مدتی پیش هم خانمی اعتراض داشت ب بچه شوهرش 

خوب گلم چطور آدم میتکنه نسبت ب بچش اونم بخاطر زنش که ناراحت نشه بی مسئولیت باشه و اهمیت بش نده 

عزیزم اگه به دلت نشسته و پسره رو دوست داری قبول کن

ببین خیلی مشکلات زیادی در راه هستش.  من پیشنهاد اینه با ی آدم مثل خودتون ازدواج کنید د اون آقا هم یکی مثل خودش

وا 

هنوز علت جدایی رو نمیدونید، از همسر سابقش درمورد علت جداییش تحقیق نکردی، چجوری میگی خیلی خوبه به دلم‌نشسته😐😐😐😐

چندسالته انقدر مثل نوجووناس افکارت

ریسکه. اگر شرایط فوق العاده ای داره قبول کن. وگرنه بی خیال شو.

حس همدردی یا دلسوزی؟اول باید مطمن شی دلیل طلاقشون چی بوده...بعد مسله بچه است زندگی قبلی با وجود ی بچه همیشه سایه رو زندگیت داره این بچه شاید بخواد مادرش و ببینه یا هر چیزی ک مربوط ب گذشته است و بعد اینکه خودت بچه اوردی ایا میتونی این بچه رو هم عین بچه خودت دوس داشته باشی دوستم حرف زدن و تئوری خیلی راحته عملی زمین تا اسمون فرق داره البته این نظر مته

منم ۴کر میکردم با مادرشوهرم میتونم زندگی کنم هیچ مشکلیم نداشتم دوتامونم ازدواج اولمون بود ام الان به غلط کردن افتادم فردا شماهم سر پسره داد میزنی میگه چرا داد زدی از اینجور حرف ها

اطالاعتی در مورد خودت بده تا بگم

تو سایت بود یکی عکس شهرزاد رو پروفایلش بود

اون همچین ازدواجی کرده بود

به نظرم بد نيس يكم رفت وامد كنيد 

دقیقا..واینمه مادربچه بازندگیشون درارتباطه وبایدجنبشوداشته باشه استاترکه ناراحت نشه ازاینکه این خانوم ممکنه باشوهرش بخاطرپسرشون درارتباط اندک باشه

چقدر خامی.همینجوری که نمیشه تصمیم بگیری.

رفت و آمد داشته باش بعد تصمیم بگیر.مسافرت برو باهاش حتما

اگه واقعا ميتوني واسه اين بچه خوب مادري كني ازدواج كن فردا بچه رو نندازي بيرون افسردش كني

نه نکن اینکارو چون بخاطر بودن بچه همیشه سایه مادرش روی زندگیتون هس بعد اولویت اول همسرت بچه اس بعد شما و خیلی مسائل دیگه که پدر ادم رو در میاره من راجع ب این موضوع اینجا زیاد خوندم