اصلا یادم نمیکنن حامله هم هستم. همش یادم میاد حرص میخورم گریه میکنم. باز میگم ب جهنم. دوباره فرداش میگم نباید ی زنگ بزنن یه حالی بپرسن.
حاملگی قبلیم زود گفتم اصلا اصلا یادم نکردن با اینکه ویار شدید داشتم.
این دفه به چند تاشون گفتم حتما بقیشون هم خبر دار شدن اما انگار ن انگار.
خدایا چرا منو انداختی تو این خونواده بی عاطفه😭
نهایت محبتش اینه ک یبار با بچم مریض بودیم ی مرغ مریض و پیر داشت ک میخواست بمیره سر برید داد به ما😳 اونم یکی دوسال پیش. منم مرغشو گذاشتم تو دیگ چهار پنج ساعتم نپخت از بس پیر بود همشو ریختم آشغالی
چه حوصله ای داریاااا! کار به کارت ندارن خدا رو شکر!
واسه منم همینجوری بی تفاوتن .من دوهفته پیش سقط کردم زنگ نزدن یه حالی ازم بپرسن .تازه من توشهر غریب ام وهیچکی پیشم نبود
من آرزو دارم خانواده نکبت شوهرم دست از سرم بردارن. اصلا منو فراموش کنن .تا از شرشون راحت شم بخدا
من🙋♂️ تو دوران بارداریم که اصلا حالی نمیپرسیدن منم بهش فکر نمیکردم الکی اعصاب خودتو خورد نکن بچت وارامشش مهم تره اونا با گریه های تو درست نمیشن
الانم که بچم به دنیا اومده همینن یک ماهه بچمو ندیدن! منم برام مهم نیست خودشون لذت نمیبرن از نوه اشون
بیخیال منم مثل تواممثل خودشون شدم باهاشون رفت و امد ندارم ببینمشون فقط در حد سلام و علیک...۹ساله ازدواج کردم از اول عین خودشون شدم
من برعکس خانواده خودم بینهایت سردن
بهتر بابا فک کن الان باید گیر بهت میدادن چی بخور چی نخور ننت سیسمونی بخره و نذر اسم میکردن برا بچت😂😂😂
مال من علاوه بر سردی ،دشمن و توطئه گر هم هستند خدا نابودشون کنه
تازه پسرمن اولین وتنها نوه پسریشون هست
همه متعجبن از رفتار اینا
عزیزم خانوداه شوهر هیچ وقت دلسوز عروس نبودن و نیستن پس الکی خودت رو ناراحت نکن به درک که زنگ نمیزنن.
مثل من..منم باردارم یه زنگ نمیزنن..البته دیگه عادت کردماا..اصلا مهم نیس..این ک خوبه..اصلا نمیگن بیاید خونمون..زنگم میزنیم میگیم میخوایم یه سر بیایم میگن نیستیم..
