لطفاااا صبور باشید تا به نوبت بزارم اسکرین شات چت من با اون شماره ک تو واتساپ شوهر دیدم و رفتم باهاش چت کردم شوهرم خواب بود خدایا توبه بقران قسم از استرس یکی از لپام هنوز داره مسوزه..
این زجری ک کشیدم امشب میخام تکرار نشه..
بچها من یه خواهر مجرد دارم ک وقتی میریم خونه بابام اینا ب زور تحویل میگیره و خیلی بداخلاقی میکنه از دست بچم و اینکه دوتا داداش کوچیک ده دوازده ساله ک خیلی رو مخن و بچه رو اذیت میکنن و سر و صدا راه میندازن ولی دوتا داداش بزرگ هم دارم ک باهام خوبه.. و اینکه کل خانواده بخصوص پدر و مادر خییلی مخالف طلاق و جداشدن من هستن حتی ب زووور هم ک شده میفرستنم سر خونه زندگی و اینکه بدونن اومدی خونشون ب عنوان قهر یا این حرفا هم مثلللل دشمن باهات رفتار میکنن دیگه خودتون بدونید چجوریه ک تاالان شوهرمو تحمل کردم امشبم شوهرم گفت پاشو همین الان برو خونه پدرت وقتی پیش خوش نمیگذره.. بچها حالا با همه این مشکلا من میدونم ک شوهرم عمراااا دست از خیانتاش برنمیداره.. و اینکه منم با اون شرایط سخت و یه بچه چیکارکنم؟؟؟
عمراااا هم ک نمیتونم بیخیال کاراش شم..
بچها باورکن مثلا من ب داداشام یا خانوادم بگم ب این دلیل اومدم ک برنگردم می‌خندن بهم و میگن خوشی زده زیر دلت و دیگه واویلا از رفتاراشون...
خودم 20سالمه.. شوهر29.. پسرم سه سال..
حالا شما بگید با وجود این سختیا و این شوهر قید همه چیو بزنم و فردا برم خونه پدر واسه همیشه میخام هیچی هم ب این مردکه کثافت نگم؟؟ یا اینکه راه بیام با این قضیه؟
خواهرا اینم بگم من بیش از حد خجالتی و کم حرف و زود رنجم اصلا نمیتونم با خانوادم حرف بزنم حتی از حق ام دفاع کنم ازتووون خواهش میکنم بهم راه کار بدین. مشاوره هم نمیتونم برم هزینش ندارم راستی خانوادمون نمیزارن تنها زندگی کنم خیلی تعصبی ان..
