اولش فقط هاله بود اینو بعد یه هفته زدم که یادگاری بمونه شوهرم خیلی دوست داشت بیبیچک مثبت رو ببینه
چن ماه اقدام بودی
کسی خواست منو تصور کنه یا ببینه چه شکلیم بازیگری که نقش بانوی عمارتو داشت رو تصور کنه انگار خواهر دوقلومه کپی همیم، یادمه زمانی که پخش میشد دختر همسایمون دو سالش بود فیلم شروع شد گف عه مامان علی 😂
شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد میزند: عاشقتم♥💍🙊🙈. که را ببینم وقتی هرجا را مینگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید میاندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
شوهر من..محمدرضای من..محمدم..رضای من..کجا بروم وقتی سرزمین پهناور میان بازوانت را به اسمم زدی..کجا بنشینم وقتی سرم را به شانه هایت میفشاری....تا در حصار گیرند دستان تنومندت تن نحیف مرا..گوش به که بسپارم وقتی قلبت چنان مشت میکوبد بر سینه ات.. و فریاد میزند: عاشقتم♥💍🙊🙈. که را ببینم وقتی هرجا را مینگرم،تورا میبینم... کدام عسل کامم را شیرین کند وقتی شهد عشق تو را مینوشم...کدام هیبت قلبم را بلرزاند وقتی رگ گردنت سایه انداخته بر زنانگی هایم...چه شیرین است وقتی کلید میاندازی..و شروع میشود تپش این قلب بیقرارم..رسوایم میکند وقتی شتابان به سوی آغوش بازت پرواز میکنم..و جایی میان قلب بیقرارت، عطر تن من با عطر عرق تن تو یکی میشود... و فرشتگان خداوند لبخند میزنند..عاشقتم..شوهرم...🙊🙈💋💍♥🌹🐣.
کسی خواست منو تصور کنه یا ببینه چه شکلیم بازیگری که نقش بانوی عمارتو داشت رو تصور کنه انگار خواهر دوقلومه کپی همیم، یادمه زمانی که پخش میشد دختر همسایمون دو سالش بود فیلم شروع شد گف عه مامان علی 😂