دوروز پیش که شوهرم زد تو صورتم تهدیدش کردم که عروسی خواهرت نمیام و شب محل خدمتم میمونم، یه ساک هم آماده کردم و توش لباسو کفشو... رو برای آرایشگاه برداشتم، اما طوری وانمود کردم که اون ساک،وسایل اقامت یک شبه ی من در محل خدمتمه...پریروز رفتم محل خدمتم، وقتی مدرسه تموم شد و از محل خدمتم رسیدم شهرمون به راننده گفتم منو در گل فروشی که تاج گلمو سفارش دادم پیاده کنه، سریع تاج گلمو گرفتم،البته بزرگ درستش کرده بود، به مرده گفتم این که خیییلی بزرگه، مرده ۴ برابر من هیکل داشت، تاجو گذاشت رو سرشو گفت نه بابا ببینین چه خوشگله! از خنده داشتم میمردم😂🤣 با اون ریشش و اون تاج گل خیییلی مضحک شده بود، اما خندمو کنترل کردمو تاجو گرفتم