2733
2739
واسه من که خواستگاریم گریه داربود چون منوشوهرم روی تعدادسکه مهریه توافق کرده بودیم و وقتی پدرشوهرم پ ...

خانواده من قبول کردن و چیزی نگفتن ولی اونا رفتن نگم برات😅😅😅😅😅


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم خواستگار خیلی داشتم. ولی خودم سوتی ندادم خداروشکر. فقط تو یکی از خواستگاریهام مادر پسره گفت پسرم قاضی دادگستری  با کار کردن مخالفه و... مادرم گفت دختر من حتما باید سر کار بره مادر پسره گفت چرا بین این دوتا جووون جدااااایی میندازین و ...حالا من اصن پسررووو ندیده بودم کی هست و چه جوریه و... دختر و نوشم باهاش بودن نوه اش تمام شکلاتای روی میزو خورد. زنه حالش بد شد یدفعه مامانم دستگاه فشارشو آورد فشارش و گرفت و آبغوره براش آورد و... اصن یه وضعیاااااا.  آخرسر هم که میخواست بره چون پسندیده بود یه ظرف آبنبات از تو کیفش درآورد داد به مامانم.

خیلی خوشحالم که از همسرتون راضی هستین و زندگی خوبی دارین ...اینجا اکثرا خانم ها از شوهراشون می نالن ...

منم شوهرم خیلی مرد خوبیه..فقط خدا میدونه تنهایی جا همه کسمه...فقط گاهی فک‌میکنم من لایقش نیستم..

البته بگم‌که اونم منو خیلی دوس داره...هیچ وقت دوس پسر نداشتم اینم وقتی ازم خاستگاری کرد حاضر شدم ۴ ماه باهاش حرف بزنم اونم به تهدید خانواده ....الان خوشحالم بابت تهدیدشون😂😂😂😂😂

 دوست گرامی که با نظر بنده مخالفی میتونید منو ریپلای نکنید.....چون نه شما میتونید منو متقاعد کنید نه من وقت دارم شمارو متقاعد کنم..😊😊میشه اینقد تو تاپیک دیگران ننویسید این چه تاپیکیه..این‌چه سوالیه...این چه..به جاش به خودتون بگید اگه دروس ندارم میتونم تو تاپیک شرکت نکنم😶   به نظر من اینجامحیط خوبیه برای :حرف زدن.نظر دادن.سوال پرسیدن.جواب گرفتن.رد و بدل نظرات.اشنایی با اداب و رسوم،عقاید،دیدگاه ،نظرات و طرز فکر دیگران...پس چه خوبه که بدون توهین با هم خوب باشیم ....میشه اینقدر راجب نظر دیگران،نظر ندیم😑لطفن.....میشه وقتی کسی سوال جنسی میپرسه نریزید سرش؟؟🙄🙄
2728
سلام به همه ازدیشب که شروع کردم به خوندن تازه تمومش کردم بلاخره،     واقعا با بعضی خاطره ...

پدرتون دو تا زن داشتن منظورم اینه مادرتون با نامادری (هوو)خودش یه جابود؟

وزن اولیه 79 وزن هدف 65  پیش به سوی لاغری و به امید مادرشدن💪❤
2740

کیا پارچه فروشی دارن

https://www.ninisite.com/discussion/topic/3467508/کیا-پارچه-فروشی-دارند-خواهشا-بیایین?postId=111396677

میگن وقتی قلبی میشکنه خدا زودجواب میده هرروز قلبم میشکنه منم هرروز و هرشب خدارو صدا میزنم در خونه بهترین بندگان خدارو یکی یکی رفتم امام حسین حضرت ابوالفضل امام زمان و... کو پس چرا خدا جواب نمیده خدایا کجایی دارم میسوزم برس بدادم ای مهربانترین مهربانان دستمو بگیر منو تنها نذار خواهش میکنم          دوستان عزیز ازتون خواهش میکنم برام دعا کنین مشکلم حل بشه دیگه طاقتم تموم شده کم آوردم دیگه نمیدونم چیکار کنم در خونه ی کی برم
ممنونم ❤اره خواهرم الان۳بچه داره 

ای جانم. خدا رو شکر 

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !
خدا رحمت کنه پدربزرگتون رو، چه بیت قشنگی یادداشتش کردم ، برای پدربزرگ هم فاتحه فرستادم

عزیزمی

ممنونم ازت

مرحوم اهل شعر و قران بود

قاری بودن

کاربران محترم:زمانی که تاپیک میزنم یعنی انتظار هر نوع اظهار نظری را دارم ،پس مشکلی با انتقادشما ندارم در صورتی که ادب کلامت در تاپیکم رعایت بشه،،،،اما وقتی در تاپیک کاربران دیگه اظهار نظر میکنم هرچند که تبادل نظر هست ، پاسخی که میزارم برای استارتر اون تاپیک هست اگر از کامنتم خوشتون اومد و ریپلای کردین خوشحال میشم اما اگر مطابق میلتون نبود لطف کنید بگذرید  چون چیزی که من کامنت گذاشتم دیدگاه من بوده و نسبت به منطق خودم پاسخ دادم پس تنها استارتر اون تاپیک حق انتقاد از کامنتم داره  در صورتی که صحبتم تضاد داشته باشه با عنوانش اگر پاسخ ریپلای که زدی رو نمیدم دلیل نمیشه که حق با شماست                                       ممنون از فهم و شعور ش
ی خاطره تعریف کنم و شما که برادر و پسر دارید دقیق بخوانید از این کارا نکنید ی خانمه که هم محله ای ب ...

آره واقعا منم موافقم.وقتی یه ساعت تعیین میشه باید سرهمون ساعت بیان.من اگه دیر کنند خیلی ناراحت میشم چون الان راحت میشه بایه تلفن یاموبایل راحت خبرداد.خودم یه خاستگار داشتم همه جوره از حدمن پایین تر بود.تحصیلات که نداشت قیافشم بهم نمیخورد.یه شب قبل شروع ماه رمضون زنگ زدن که بیان حالا ماهم میخواستیم فرداش که پیشوازه روزه بگیریم.یادمه با2یا2ساعت ونیم تاخیر اومدن.خیلی کلافه وناراحت شده بودیم.بعد که اومدندمادرش که نیومده بود.دوتا خاهراش با خودشو باباش بودند.اولین جلسه هم بود.قبلش یکی از آشناهاشون که منو دیده بود بهشون معرفی کرده بود.گفتیم چرا مادرتون نیومدن گفتن قرار واسه خواهرمون که عقده افطاری بیارن مونده خونه.من که ناراحت شدم هم به خاطر دیر اومدنشون وهم این مورد.میشد یه جور دیگه قرار گذاشت.آخرشم جواب منفی دادم.چون اصلا به هم نمیخوردیم

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز