بعد من بشدت ناراحتی اونموقع تو قلبمه که چقدر ادیتم کردن شوهرم جوری خواهرشو نصیحت میکرد ومیگفت این شر ...
عزیزم شماکه انقدر عاقلی وزندگیت یک بار نجات دادی دیگه نباید خرابش کنی چیز طبیعیه خدانکرده برادرتون جای خواهرهمسرتون بود ممکن بود شماهم تواون شرایط همون حرف هارو بزنید اصلا باتیکه صحبت نکنید درسته که سخته ولی شماباید گذشته رو فراموش کنید و قوی باشید مثل زمانی که زندگیتون نجات دادین،میتونستین هیچ حرفی نزنید واگرهم همسرتون نظرتون پرسید بامهربونی بگید بهترین راهنمایی به خواهرت کردی وجمله های این چنینی اون وقت تاثیرشو توزندگیتون میبینید هیچوقت زندگیتون مردتون باکس دیگه ای مقایسه نکنید و باتیکه حرف نزنید
امشبم به خاطر همین یه حرفم دعوا به پاکرد منم اکل سکوت کردم گفتم بسه دیگه بعدش نمیدونم چی شد دستم شروع کرد به لرزیدن وانقدر گریه کردم که نگو نمیدونم چرا انقدر گریه کردم خودشم شوکه شده بود گفتم بسه دیگه یه سال زجرم دادی الانم اینجوری😞البته خداییش همش به خواهرش میگفت منم اینجوری بودم خودمو درست کردم وفلان من اصلا کینه ایی نبودم ولی الان هرچی سرنماز دعا میخونم ازخدا میخوام بتونم خانواده شوهرمو ببخشم یاحداقل انقدر مقایسه نکنم دعوای دخترشونو با خودم نمیشه
عزیزم خودتو ناراحت نکن دیگه اون قضیه دعوای قدیم رو فراموش کن.خدا رو شکر که شوهرت اصلاح شده.راجع به مشاوره دادن به خواهرش هم، اکثر مردها کلا همینن تو جمع یا واسه یکی دیگه بهترین حرف ها و راهنمایی ها و ادعای روشن فکری و این مسائل رو دارن ولی تو زندگی شخصی خودشون رعایت نمیکنن.
امشبم به خاطر همین یه حرفم دعوا به پاکرد منم اکل سکوت کردم گفتم بسه دیگه بعدش نمیدونم چی شد دستم شرو ...
بااین کار فقط زندگیتو خراب میکنی به شوهرت قوت قلب بده یه کاری کن بفهمه تغیراتشو حس کردی حتی اگر تغیر آنچنانی هم نکرده بهش بگو بزاربدونه ازش تشکرکن بهش بگو من میفهمم که داری کل تلاشت میکنی که زندگیمون روزبه روز بهترشه ومنو خوشبخت کنی ازت ممنونم عزیزم زندگیتو بادست های خودت نابود نکن خیلی ها تو مطب من میان که همین اشتباه کردن و حالا مشکلشون جدی شده شمانکن کاری کن همسرت بفهمه واسش ارزش قائل میشی درکش میکنی وجوری رفتارکن که انگار ازهمه عاقل تر وقهرمان زندگیته ووقتی یاد گذشته میفتی روی یک کاغد خاطره های خوبت و ویژگی های خوب هپسرت بنویس