بخدا از دستش خسته شدم به قلبم رجوع میکنم می بینم علاقه ای نمونده
هرروز میره خونه مادرش و چندین ساعت اونجا میمونه دیشب ساعت 9 بهم گف آماده شو از خونه مامانم میام دنبالت بریم بیرون من آماده شدم ساعت 11 اومد بار اولش نیس خیلی منو میکاره، میدونه شبا دوس ندارم تا دیر وقت بیدار باشم ولی نمیزاره بخوابم خییییلی حرف میزنه خیلی طوری که دوس دارم داد بزنم بگم بسه، شبا ساعت 2 یا 3 بزور بهم خوراکی میده بخورم پفک باز میکنه تخمه میشکنه منم باهاش بد برخورد میکنم شاکی میشه تو رو خدا یه چیزی بگید راه حل بدین
سلام عزیزم....میره خونه مادرش چکار میکنع؟شما هم بعضی شبا باهاش برو؟ بهش اعتماد کامل داری؟ معمولا راجع به چه موضوعاتی باهات حرف میزنه؟ واحتمالا میخواد نبودش رو جبران کنه وانتظار داره ناراحتی وکوتاهی شما رو نداره ومتوجه نیست که راه رو اشتباه میره
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
يه جورى بهش بفهمون كه زندگيت قانون داره نميتونه هر جورى خواست برخورد كنه دفعه ى بعد اگه گف فلان ساعت ...
فک کن میخواد سرکارم بیاد دنبالم باید 40 دقیقه کنار خیابون بمونم تا بیاد ترافیک نیستااا کلا دیر بلند میشه از خونه مادرش، منم خودم رفتم خونه اومده بود دیده بود نیستم،چجوری میخواد مادرش و برادرش رو برسونه جایی مث تیر خودشو میرسونه اونجا اما برا من نه
يه جورى بهش بفهمون كه زندگيت قانون داره نميتونه هر جورى خواست برخورد كنه دفعه ى بعد اگه گف فلان ساعت ...
اره موافقم نظر ایشون خیلی درسته....اوم باید تو رابطه با هرکس خصوصا همسزش حدومرز مشخص کنه جدی باشه..برای زندگی وروابطتون قانون بذار..ممکنه در طول زمان جواب بده
اره موافقم نظر ایشون خیلی درسته....اوم باید تو رابطه با هرکس خصوصا همسزش حدومرز مشخص کنه جدی باشه..ب ...
انقد این کاراش اذیتم میکنه علاقمو بهش از دست دادم به رابطه. نیاز دارم ولی فکر میکنم که شوهرم بخواد نیازمو رفع کنه اذیت میشم تو رابطه درد میکشم جدیدا، تو طول روز بغلش نمیکنم بوسش نمیکنم اون منو میبوسه پسش میزنم دست خودم نیس
بهش بگو متوجه شدم لطفا تکرار نکن به خونه مادرش رفتن هم اصلا حساس نباش ..خوبه باز کمی انرژی او ...
شغل خودشم طوریه کارش فشرده اس دیشب به من میگه بیا فیلم ببینیم نخواب یهو وسط فیلم دیدم چشای خودش میره انقد عصبانی شدم ازش بخدا دیگه نمیخوامش ازش سیر شدم